0

انقراض نسل «زمین های خاکی»؛ ورزش محلات چه شد؟

 
masomezare4
masomezare4
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : بهمن 1390 
تعداد پست ها : 3091
محل سکونت : یزد

انقراض نسل «زمین های خاکی»؛ ورزش محلات چه شد؟
دوشنبه 27 دی 1395  9:52 AM

 
 
 
اگر بخواهیم در زمینه ظهور استعدادهای ورزشی بیرون آمده از دل زمین های خاکی و ورزش محلات، یک رشته ورزشی را به طور خاص تر مورد بررسی قرار دهیم، آن رشته چیزی جز فوتبال نخواهد بود.
 
مجله مهرگان نو: اگر بخواهیم در زمینه ظهور استعدادهای ورزشی بیرون آمده از دل زمین های خاکی و ورزش محلات، یک رشته ورزشی را به طور خاص تر مورد بررسی قرار دهیم، آن رشته چیزی جز فوتبال نخواهدبود. فقط کافی است که تاریخچه فوتبال ایران را از زمان سر و سامان گرفتن و مدعی شدن در قاره کهن در اوایل دهه 40 مورد بررسی قرار دهیم.
 
آن زمانی که نه از مدرسه فوتبال برای بروز استعدادها خبری بود و نه چیزی به اسم پایگاه های استعدادیابی در فدراسیون ها وجود داشتم فقط زمین های خاکی بود که تبدیل شده بود به ویترین استعدادهای ناب فوتبالی و در این میان بودند مربیان استعدادیابی که استاد پیدا کردن جوهره از وجود عاشقان فوتبالی بودند؛ عاشقانی که در زمین های خاکی جولان می دادند. این موضوع منحصر به تهران، اهواز، تبریز و... نبود. در همه شهرهای ایران تا دل تان بخواهد زمین خاکی بود و یک عالم عاشق فوتبال. چه جایی بهتر از زمین های خاکی برای رقصاندن توپ های فوتبال. آن موقع نه آن چنان خبری از توپ های چهل تکه نایک، آدیداس و امثالهم بود و نه کفش های 13 استوک.
 
 انقراض نسل «زمین های خاکی»؛ ورزش محلات چه شد؟
 

مگر کم بودند پابرهنه هایی که با توپی های پارچه ای روی همین زمین های خاکی جادو می کردند؟ مگر برای دروازه ها تور وجودداشت تا مانع دور شدن توپ به ثمر رسیده از زمین باشند؟ انگار هرچه امکانات کمتر بود، عشق به فوتبال بیشتر بود و بیشتر می توانستیم دلخوش باشیم که از دل همین امکانات کم و با یک توپ فوتبال بی کیفیت و 22 عاشق فوتبال می توان منتظر ظهور ستاره ها بود. این داستان اما در پایتخت رنگ و بویی خاص داشت. در هر محله ای از تهران که سرک می کشیدی، یک زمین خاکی بود و یک عالم استعداد.

کشف ستاره ها از دل زمین های خاکی

خیلی نمی خواهیم راه دور برویم. در همین تهران قبل از آن که برج ها این گونه دل آسمان را پاره کنند و کوچه های تهران تنگ و نفس گیر شوند، تا چشم کار می کرد، عشق فوتبال ها بودند و مسابقات با حساسیتی در حد جام جهانی. اما این علاقه مندی در نیمه جنوبی شهر بسیار پررنگ تر و بیشتر بود. آن موقع هم تقسیم امکانات مانند حالا به نفع نیمه بالایی شهر بود و پایین شهری های دل شان را به فوتبال خوش کرده بودند.

بچه های آن موقع سر فوتبال پلی استیشنی برای هم کری نمی خواندند؛ گوی، واقعی و میدان هم واقعی بود. صحبت از دهه 30 تا اواخر دهه 70 است. سال هایی که فوتبال تهران در زمین های خاکی شکل گرفت. از این زمین های خاکی فوتبالیست های بزرگی ظهور کردند که بعدها توانستند دروازه های فوتبال آسیا، اروپا و حتی جهان را فتح کنند. از آخرین نسل فوتبالیست های زمین های خاکی تهران، می توان به تیم ملی جام جهانی 98 فرانسه اشاره کرد.

بسیاری از کارشناسان، کم رونق شدن فوتبال در محله های تهران و از بین رفتن زمین های خاکی را از عوامل اصل یافت فوتبال ایران و کم یاب شدن ستاره های مستطیل سبز می دانند. از زمین گود شهرزاد که در محله تیردوقلو در حوالی میدان خراسان قرار داشت و استعدادی مثل مجید نامجومطلق از دل آن بیرون آمد و به یکی از باکیفیت ترین زمین های خاکی، معروف بود تا زمین خاکی محله باغ فردوس در خیابان مولوی که عزت جان ملکی را به فوتبال ایران معرفی کرد.
 
 انقراض نسل «زمین های خاکی»؛ ورزش محلات چه شد؟
 

از زمین عارف در خیابان عارف بالای میدان خراسان که محل کشف علی پروین بود و حالا تبدیل به آپارتمان شده تا زمین شماره هشت همین محله که امیر حاج رضایی، مهدی حاج محمد و هادی آهنگران در آن پا به توپ می شدند و حالا درست همان جا تبدیل به زمین چمن مصنوعی شده است. از زمین خاکی خیابان شکوفه در پیروزی که جلال طالبی، محمد مایلی کهن، ناصر ابراهیمی و محمد پنجعلی را به فوتبال معرفی کرد تا زمین چهارصد دستگاه با حضور حسن حبیبی، گودرز حبیبی، اصغر شرفی، هادی نراقی و مهدی لواسانی.

از زمین خاکی نازی آباد که حمید استیلی و امیر قلعه نویی از دل آن بیرون آمدند و حالا بخشی از آن تبدیل به ورزشگاه مرغوبکار شده تا زمین عقاب در مجیدیه که فرشاد پیوس و علی رضا منصوریان را به فوتبال ایران تحویل داد.
 
از زمین های خاکی شهر ری مانند زمین شیوا که اوج کارش در دهه 60 و آن جایی بود که برادران بیانی، محسن عاشوری و وحید قلیچ درونش جولان می دادند تا زمین های محله بعثت که محمد نوازی و علی لطیفی از آن جا ظهور کردند و حتی زمین میلان دوراهی قپان که حالا چمن مصنوعی شدند و چهره های سرشناسی مانند جواد زرینچه، رضا شاهرودی و فیروز کریمی آن جا پا به توپ شدند. اما حالا فقط خاطراتی از این زمین ها باقی مانده است. زمین های خاکی جای خود را به ساختمان های سر به فلک کشیده و پاساژها داده اند و در خوشبینانه ترین حالت به بوستان ها تبدیل شده اند.

دو متر نخ برای والیبال یک سبد بسکتبال

ورزش خیابانی و محلات فقط معطوف به فوتبال گل بزرگ و زمین های خاکی اش نبود. باید به فوتبال گل کوچک داخل کوچه ها برای نشان دادن تکنیک ناب هم اشاره کرد که فقط یک توپ دولایه پلاستیکی احتیاج بود و نهایتا دو تکه آجر. والیبال را هم نباید از یاد ببریم. ورزش محوب بسیاری از جوانان قدیم که با کشیدن دو متر نخ از یک طرف کوچه به طرف دیگر محل سرویس، دریافت و آبشار زدن عشق والیبال ها بود.

آن موقع که ورزش محلات هنوز ارج و قربی داشت و از همان اواخر دهه 40 کارگر پیشه ها، میرفخرایی هاو کردها را تحویل تیم ملی داد و این داستان تا اواخر دهه 60 هم ادامه داشت که گل سرسبدشان برادران نایینی و ایرج مظفری بودند. تازه این اواخر بود که دیگر می شد در کنار زمین های خاکی، یک زمین مستطیل شکل خط کشی شده ای را هم پیدا کرد که عشق والیبال ها روی آن بر فراز تور اسپک بزنند.
 
 انقراض نسل «زمین های خاکی»؛ ورزش محلات چه شد؟
 
 
داستان بسکتبال هم به همین شکل بود تا آسمان خراش های محل، بساط بسکتبال را علم کنند. اما انگار هرچه این نسل ها به جلوتر رفتند، علاقه به ورزش خیابانی هم از بین رفت. انگار ذائقه ها تغییر کرد. زمین های خاکی از بین می رفت و کوچه ها تنگ و تنگ تر می شد. مگر نه این که می گویند زمین های خاکی جای شان را به چمن های مصنوعی داده اند، پس چرا دیگر استعدادی از دل ورزش محلات بیرون نمی آید؟ انگار همه چیز شده تکنولوژی و بازی های کامپیوتری که جوانان دیگر دل شان پیش فوتبال، والیبال و بسکتبال نیست. انگار برای مردم ایران زمین بازی روی پارکت و چمن مصنوعی لذت آسفالت و زمین خاکی را ندارد.

جای خالی شان پر نمی شود

وقتی نگاهی گذرا به ورزش ایران طی سه دهه اخیر می اندازیم، پی به این موضوع می بریم که هر چقدر ورزش در محلات، کوچه و خیابان ها به دلیل از بین رفتن فضای کافی، برج سازی ها و ساختمان سازی ها کمرنگ تر شده است، اما در طرف دیگر از سوی شهرداری ها مکان هایی برای ورزش و مسابقات ورزشی در نظر گرفته شده است.

این ادعایی است که مسئولان ورزش شهرداری ها در تمام شهرها مطرح می کنند و حتی سرانه ورزش را بسیار بیشتر از قبل می دانند. بسیاری از مسئولان عنوان می کنند اگر تا دو دهه پیش همه نگاه ها و علایق معطوف به فوتبال، والیبال و بسکتبال خیابانی بود، دلیل همیشگی آن نه فقط علاقه نسل قبلی به این سه رشته که به دلیل انجام شدن این بازی ها با کمترین امکانات بود.

این در حالی است که به نظر می رسد هیچ چیز نمی تواند جای زمین های خاکی را پر کند. فوتبال که یک توپ و دو دروازه می خواست و والیبال هم یک توپ و یک نخ و نهایتا یک تور. اما مسئولان حال حاضر ورزش و متولیان این امر در شهرداری ها می گویند تغییر ذائقه این نسل منجر به روی گرداندن از ورزش نشده است و حالا نگاه ها بیشتر روی ورزش های راکتی، رزمی و حتی کشتی معطوف شده است.
 
 انقراض نسل «زمین های خاکی»؛ ورزش محلات چه شد؟
 

شاید نکته مثبت داستان این باشد که اگر ورزش در محلات کمرنگ شده، به دلیل افزایش مدارسی است که آموزش رشته ها را عملی تر برعهده دارند و دیگر خبری از رویش خودجوش جوانه های فوتبال و والیبال نیست. اما قطعا نمی توان منکر این موضوع شد که اگر دیگر مانند دهه های قبل چشم مان به جمال یک عالم ستاره و استعداد ورزش و به ویژه فوتبال روشن نمی شود، همه دلیلش را هم نباید در نابودی زمین های خاکی جست و جو کرد.

انگار چیزهای فراتر از اینها جوانان این نسل را راضی می کند. شاید برای آن ها نشستن جلوی بازی های کامپیوتری مانند پلی استیشن و عرض اندام مجازی با آن ها، می ارزد به یک زیر توپ زدن و عرض اندام واقعی. انگار برای این نسل نشستن پای تصاویر تلویزیونی و دیدن رونالدوها و مسی ها کافی باشد و مشاهده هزارباره آنها هم هیچ وقت آنها را تحریک نمی کند که دور هم جمع شوند و تکنیک شان را در فضای واقعی به رخ هم بکشند. شاید دیگر همه چیز نبود امکانات نیست، انگار این نسل علایقش هم بدجور تغییر کرده است.
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها