پاسخ به:داستانها و حکایتهای مسجد
پنج شنبه 23 دی 1395 6:54 PM
بيرون كردن دروغ پرداز از مسجد
ابوهريره يكى از دروغ پردازان و علماى دربارى صدر اسلام است ، و براى شهرت طلبى و پول پرستى و حسب مقامى كه داشت ، به دروغ ، حديث جعل مى كرد و آن را به رسول خدا صلى الله عليه وآله نسبت مى داد.
روزى وارد مسجد كوفه شد و بالاى منبر رفت ، و جماعتى در مسجد بودند، شروع كرد به سخن گفتن ، تكيه كلامش اين بود:
رسول خدا صلى الله عليه وآله گفت ، ابوالقاسم صلى الله عليه وآله گفت ، خليل و دوستم رسول خدا صلى الله عليه وآله گفت در اين هنگام جوانى از انصار كه در مسجد بود، به جلو رفت و گفت : اى ابوهريره از تو در مورد حديثى ، سؤ ال مى كنم ، و تو را به خدا سوگند مى دهم كه اگر آن حضرت را در مورد على عليه السلام (در غدير خم ) فرمود:
من كنت مولاه فعلى مولاه ...
كسى كه من مولا و رهبر او هستم ، پس على عليه السلام مولا و رهبر او است ، خدايا دوستش را دوست بدار و دشمنش را دشمن بدار.
ابوهريره ، سوگند يار كرد كه من اين حديث را از شخص پيامبر (ص ) شنيدم وقتى كه حاضران در مسجد، اين سخن را از ابوهريره شنيدند (دريافتند كه او با اينكه تصريح رسول خدا صلى الله عليه وآله را در مورد رهبرى على عليه السلام شنيده ، باز با دروغسازى و جعل احاديث بر ضد على عليه السلام سخن مى گويد وبا آن حضرت دشمنى مى كند).
عده اى از جوانان بيدار در مسجد، برخاستند، او را سنگ باران كرده و مفتضحانه از مسجد بيرون نمودند و به اين ترتيب طبل رسوائى او را به صدا در آوردند و طشت رسوائى او را از نام جهان به زمين انداختند كه صداى آن را همه شنيدند و تاريخ براى آيندگان اين صدا را ضبط كرد تا همگان بشنوند و گول علماى دربارى و شكم پرست را نخورند، و به اين ترتيب به مضمون حديث فوق عمل كردند كه بايد با دشمنان على عليه السلام دشمن بود.
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.