0

داستانها و حکایتهای مسجد

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:داستانها و حکایتهای مسجد
پنج شنبه 23 دی 1395  6:53 PM

 

خاطره از اولين منبر پيامبر صلى الله عليه وآله 
هنگامى كه رسول خدا صلى الله عليه وآله با ياران اندك به مدينه مهاجرت نمودند، در آغاز چون مسلمانان ، كم ، بودند، پيامبر صلى الله عليه وآله هنگام سخنرانى ، بر ستون مسجد (كه ستونى از نخل خرما بود تكيه مى داد، و به ارشاد مردم مى پرداخت ، ولى وقتى كه جمعيت مسلمين ، بسيار شدند، به دستور پيامبر صلى الله عليه وآله براى اولين بازار پله هاى آن منبر بالا رفت . در اين هنگام ، فرياد ناله از تنه درخت خرما (كه ستون مسجد و تكيه قبلى پيامبر صلى الله عليه وآله بود) بلند شد، همانند ناله شترى كه از بچه خود جدا شده ، آه ناله مى كرد كه همه حاضران آن ناله را شنيدند، و اين ناله به خاطر فراق بود كه پيامبر صلى الله عليه وآله ديگر هنگام سخن گفتن به آن تكيه نمى داد.
عجيب اينكه : پيامبر صلى الله عليه وآله هنگامى كه بالاى منبر رفت ، سه بار گفت : آمين . روشن است كه كلمه آمين (خدايا به استجابت برسان ) در پايان دعا يا نفرين ، گفته مى شود، و در اينجا اين سؤ ال در ذهن حاضران آمد كه چرا پيامبر صلى الله عليه وآله آمين وقتى بالاى منبر رفت ، از جبرئيل سه نفرين شنيد كه ديگران اين صدا را نمى شنيدند).
پيامبر صلى الله عليه وآله شنيد كه جبرئيل مى گويد: خدايا لعنت كن (يعنى رحمت را دور كن ) بر عاق والدين (كسى كه پدر و مادرش را ناراضى مى كند) فرمود: آمين ، سپس شنيد، جبرئيل عرض كرد: خدايا لعنت كن بر كسى كه ماه مبارك رمضان بر او بگذرد و او را از رحمت و آمرزش الهى محروم گردد.
پيامبر صلى الله عليه وآله فرمود: آمين .
از آن پس ، شنيد جبرئيل گفت : 
خدايا لعنت كن كسى را كه نام تو (رسول خدا) را بشنود و صلوات نفرستد، پيامبر صلى الله عليه وآله گفت آمين 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها