0

داستانهاي عبرت انگيز درباره شيطان

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:داستانهاي عبرت انگيز درباره شيطان
پنج شنبه 23 دی 1395  6:47 PM

 

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ وقتى شيطان راجع به علم و حكمت خداوند متعال با ملائكه گفت و گو كرد و به حكمت خداوند اعتراض نمود، اگر چه ملائكه نتوانستند جواب وى را بدهند، ولى ايراد او بى جواب نماند، يك جواب كلى داد و جوابى هم بعضى از بزرگان از همه ايرادات او دادند.
اما پاسخى كه خداوند متعال داده ، اين است كه : خطاب به او نمود و گرفت : اى ابليس ! تو هنوز (بعد از آن همه عبادت و بندگى ) مرا نشناختى ، اگر شناخته بودى ، مى دانستى كه درباره هيچ يك از افعال من ايرادى نيست ؛ زيرا من خداوندگار جهان هستم و غير از من خدايى نيست ، هر كارى انجام دهم كسى نبايد از آن سؤ ال يا اعتراض كند.

در بعضى از عبارات آمده ، خداوند به ملائكه وحى نمود كه : در جواب او بگويند: اين كه تو گفتى من در مقابل خدا تسليم هستم و قبول دارم كه خداوند، هم خالق من است و هم خالق همه چيز، دروغ مى گويى ؛ زيرا اگر راست گو بودى ، يقين داشتى كه من خداى جهانيان هستم و تمام كارهاى من از روى حكمت است و كسى نبايد از من بپرسد، در حالى كه من از همه خلايق سؤال مى كنم .
در جاى ديگر خداوند جواب او را اين طور مى دهد: اين كه شيطان مى گويد: من غير تو را سجده نمى كنم و فقط تو را مى پرستم دروغ مى گويد؛ زيرا از اول هم ، عبادت و بندگى او خالص نبود و همه آن عبادت ها ظاهرى بوده است . 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها