زندگی ات را لذت بخش کن!
دوشنبه 20 دی 1395 2:00 PM
درباره چیستی زیبایی، سخنان و نظرات فراوان وجود دارد. این مسأله همواره حالتی معما گونه داشته است، چرا که اشیایی که زیبا دانسته میشوند چنان متنوع هستند که به سختی میتوان یک کیفیت واحد که جملگی در آن مشترک باشند را تعیین کرد. یک شعر زیباست ، یک پرنده زیباست، چنان که یک ترانه، یک رفتارو یک انسان، نیز زیبا هستند. بعضی از فیلسوفان، مشخصاً افلاطون، بر این عقیده استوار بودهاند که «زیبایی» آن کیفیتی است که تمام این اشیاء آن را دارا هستند و به مدد آن زیبا دانسته میشوند. میتوان گفت مشخصه های اصلی زیبایی عبارتند از:
1- ملازم با لذّت است یا اصولاً همان انبساط روانی؛
2- ملازم با مطلوبیت است، یعنی چیز زیبا برای شخص مُدرِك، مطلوبیت و ارزش مینماید؛
3- شگفتانگیزی به ارمغان میآورد.
قرآن كریم، ایمان سرآمد همه آراستگیهای باطنی است؛ یعنی ایمان، مایه زینت و آراستگی روح آدمی است: «حَبَّبَ إِلَیْكُمُ اْلإیمانَ وَ زَیَّنَهُ فی قُلُوبِكُمْ...»( حجرات/7) حضرت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام هنگام برشمردن نشانههای پرهیزگاران میفرماید: از نشانههای پرهیزگاران (این است كه)... در دینداری نیرومندند، نرمخو و دور اندیش هستند و ایمانی سرشار از یقین دارند. در دانش اندوزی حریص بوده و با داشتن دانش، بردبارند. در توانگری نیز میانه رو بوده و در عبادت، فروتن و در تهی دستی، آراسته (هستند).
هر كس كه در این فصل از نهج البلاغه دقت كند، در مىیابد و مىپذیرد كه معاویه، درست مىگوید كه: «كسى جز على راه فصاحت را براى قریش ایجاد و هموار نكرد. اگر تمام فصحاى عرب در یك مجلس فراهم آیند و این خطبه، خوانده شود، جاى آن دارد كه همگى به سجده بیفتند».
ایمان به روح انسان، زیبایی میبخشد و در نقطه مقابل، كفر، شرک و معصیت الهی، مایه زشتی و برهم زدن آراستگی روح آدمی است. با توجه به آیات و روایات، زیبایی وآراستگی به دو دسته تقسیم میشود: زیبایی ظاهر و زیبایی باطن.
امیر كلام و هنر حضرت علی علیه السلام، در مقایسهی انواع زیباییها، زینت باطن را بر زینت ظاهر ترجیح داده می فرمایند: «زینت باطنها، زیباتر از زینت ظاهر است»؛ یا فرموده اند: «زینت به زیبایی و نیكویی صواب و حقیقت است، نه به نیكویی لباس.»
امام علی علیه السلام، بر این مبنا، زیبایی مرد را حلم، وقار، حُسن خلق و رفتار و کردار، عبادت خاشعانه، صدق و راستی معرفی كرده است. بنابراین زیبایی در مكتب علوی به زینتهای صوری و حسی محدود نمیگردد و زیباییهای معقول و فرا حسی را نیز در بر میگیرد.
والاترین زیبایی از نگاه پیشوایان ما حسن اخلاق است، که اثرات مادی و معنوی فراوانی در زندگی انسان دارد. و نه تنها محبوبیت نزد مردم را افزایش می دهد بلکه رضایت خداوند را در پی خواهد داشت؛ امام على علیه السلام در اشاره ای دقیق و لطیف تأثیرعادت به رفتار زیبا را اینگونه شرح می دهند: «عَوِّدْ نَفْسَكَ الْجَمیلَ فَبِاعْتیادِكَ اِیّاهُ یَعودُ لَذیذا؛ خودت را به كارهاى زیبا عادت بده كه اگر به آنها عادت كنى، برایت لذت بخش مى شوند.» و هم چنین می فرمایند : «فى سَعَةِ الاَْخْلاقِ كُنوزُ الاَْرْزاقِ؛ گنج هاى روزى در وسعت اخلاق نهفته است.»
ایمان به روح انسان، زیبایی میبخشد و در نقطه مقابل، كفر، شرک و معصیت الهی، مایه زشتی و برهم زدن آراستگی روح آدمی است. با توجه به آیات و روایات، زیبایی وآراستگی به دو دسته تقسیم میشود: زیبایی ظاهر و زیبایی باطن.
گفتار و نوشتار و ادبیات زیبا، همراه با ضوابط فصاحت و بلاغت، یكی دیگر از مصادیق زیبایی است، كه امیر بیان و پیشوای بلاغت، سرچشمهی آن است. آن حضرت در این باره میفرماید: «زیباترین و بهترین سخن آن است كه نظام نیكو آن را آراسته باشد و خواص و عوام مردم آن را بفهمند.»
ابن ابیالحدید، شارح نهجالبلاغه در وصف یكی از خطبههای نهجالبلاغه، می گوید: كسى كه مىخواهد به وعظ و نصیحت و بیم دادن و هراسان ساختن، به قصد بیدارى و تنبیه بپردازد، كسى كه مىخواهد دلهاى سنگین را به لرزه در بیاورد و چهره واقعى دنیا را نشان بدهد، باید در این خطبه دقت كند و به پیروى از چنین خطبه فصیح و شیوایى سخن بگوید. هر كس كه در این فصل از نهج البلاغه دقت كند، در مىیابد و مىپذیرد كه معاویه، درست مىگوید كه: «كسى جز على راه فصاحت را براى قریش ایجاد و هموار نكرد. اگر تمام فصحاى عرب در یك مجلس فراهم آیند و این خطبه، خوانده شود، جاى آن دارد كه همگى به سجده بیفتند».
بدیهی است که در پایان هر سخنی درباره زیبایی، چنین سوالاتی پیش بیاید که؛ آیا ممکن است یک چیز غیراخلاقی زیبا باشد؟ به عبارت دیگر ممکن است خیر و زیبایی در دو راه متفاوت در حرکت باشند؟ نبودن خیر و زیبایی در روابط فردی و اجتماعی، حاصلش خستگی و دلزدگی است؛ امام على علیه السلام فرمودند: «مَنْ ساءَ خُلْقُهُ مَلَّهُ اَهْلُهُ؛ هر كس بد اخلاق باشد، خانواده اش از او دلتنگ و خسته مى شوند.»
منابع:
- نهج البلاغه، خطبه 193؛ حكمت 65
- تحف العقول، ص ۲۱۴.
- شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحدید معتزلی، ذیل خطبه 212، ج 3، ص 51؛ ج۲۰، ص۲۶۶، ح۹۲
- كافى، ج ۸ ، ص ۲۳.
حامد رفیعی -تبیان
از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست