0

ساده زیستی افتخار طلبگی

 
borkhar
borkhar
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 19319
محل سکونت : اصفهان

ساده زیستی افتخار طلبگی
شنبه 4 دی 1395  11:48 AM

 

روحانیون و علمای شیعه در طول تاریخ همیشه از روی آوری به زندگی همراه با تجمل پرهیز کرده اند و مراقب بوده اند که زندگی آنان چون مرفهان بی درد و دانشمندانی که علم را وسیله کسب درآمد و جمع آوری ثروت نموده اند نشود و هم چون مردم و با مردم زندگی کنند و چنان زندگی نمایند که مردم آنان را از خود و جنس خود بدانند.

 

علمای شیعه همیشه مردمی بودن خود را حفظ کرده اند ، از این روست که مردم همیشه آنان را از جان و دل دوست دارند و پند ها و سخنان آنان گوش فرا می دهند و خیرخواهی های آنان را پذیرا هستند .

 

یک از کارهای ناشایستی که در این چند سال اخیر در میان برخی از حوزویان باب شده است ، روی آوری آنان به زندگی مرفه و علاقه پیدا کردن به ظواهر دنیوی است .

 

طلبه ای که نخواهد هم چون مردم جامعه زندگی کند و در شرایطی که بسیاری از طلاب و مردم در تنگنای شدید اقتصادی به سر می برند و به سختی و زحمت زندگی خود را اداره می نمایند ، بخواهد هم چون اغنیای جامعه و مرفهان بی درد و همانند بسیاری از دانشگاهیان زندگی نماید ، گناهی نابخشودنی مرتکب شده است .  

 

 این چنین طلبه ای  هم محبوبیت خود را از دست خواهد داد و مردم به او دیگر به چشم یک روحانی و طلبه نگاه نخواهند کرد و هم به حوزه مقدس علمیه ضربه خواهد زد و باعث بدنامی طلاب و روحانیون خداجو و خدا ترس خواهد شد .

 

شاید بهانه این گونه حوزویان این باشد که ما با زحمت و تلاش خود این ثروت و مال را به دست آورده ایم و حق ما این است که آن گونه که خود و خانواده مان دوست داریم زندگی نماییم !

 

در جواب این استدلال سست و فکر ناصواب باید گفت در طول تاریخ کم نبودند علمای بسیار بزرگ و نام داری  که می توانستند زندگی بسیار مرفهی برای خود و خانواده هایشان بر پا کنند و بدون کمترین دغدغه مالی روزگار خود را به راحتی بگذرانند اما آنان نیک می دانستند که این گونه زندگی کردن باعث دلسردی و روی گردانی مردم از اسلام خواهد شد و ضربه سنگینی به مذهب تشیع خواهد زد.

 

مگر امیرالمومنین علی علیه السلام که مقتدای همه ماست از دست رنج و تلاش خویش ثروت زیادی به دست نیاورد .مگر آن امام مظلوم نمی توانست هم چون سایرین زندگی مرفهی از دست رنج حلال خود برای خویش و خانواده اش برپا کند  اما حضرت ثروت خود را به فقرا می بخشید و خود هم چون فقیر ترین افراد جامعه زندگی می کرد و روزها را با گرده نان جوی خشکیده ای سپری می نمود تا نکند مسلمانی از شدت و فشار شدید و  بی امان و طاقت فرسا و کشنده فقر دست از دین و آیین خویش بردارد.

 

بت شکن بزرگ قرن امام خمینی می توانست به راحتی و از حلال ترین مال ها بهترین و با رفاه ترین زندگی را برای خود و همسر و فرزندانش فراهم نماید اما همه  دنیا در نهایت تعجب دیدند

 که وی چگونه در نهایت ساده گی و بی آلایشی زندگی نمود و به خانه ای ساده و چند دست لباس محقر قناعت نمود و آلوده دنیا نشد و بی جهت نیست که مردم این گونه امام خود را دوست داشتند و می دارند و به او و نام و یاد او عشق می ورزند و پس از سال ها رحلت او  هنوز او را امام و پیشوای خود می دانند  .

 

امام خمینی هم خود ساده زیست بود و هم روحانیون و طلاب را با عمل و سخن خویش به بی آلایشی و پشت پا زدن به دنیا  و بسنده کردن به یک زندگی ساده طلبگی سفارش می کرد.  

 

  ایشان درباره اهمیت بالای ساده زیست بودن روحانیت و پرهیز از زندگی همراه با تجمل می فرمایند: 

 

  «مبادا این مردمی که همه چیزشان را فدا کردند و به اسلام خدمت نموده و به ما منت گذاشتند، به واسطه  اعمال ما از ما نگران بشوند، زیرا آن چیزی که مردم از ما توقع داشته و دارند و به واسطه آن دنبال ما و شما آمده اند و اسلام را ترویج نموده و جمهوری اسلامی را پیاده کردند و طاغوت را از میان بردند،

 

 کیفیت زندگی اهل علم است اگر خدای نخواسته مردم ببینند که آقایان وضع خودشان را تغییر داده اند، عمارت درست کرده اند و رفت و آمدهایشان مناسب شان روحانیت نیست و آن چیزی را که نسبت به روحانیت در دلشان بوده است از دست بدهند، از دست دادن آن همان و از بین رفتن اسلام و جمهوری اسلامی همان».

 

مگر رهبر انقلاب حضرت آیت الله العظمی خامنه ای در نهایت ساده گی و هم چون یک طلبه ی مبتدی زندگی نمی کنند از این رو است  که ایشان برعکس تمام رهبران دنیا رهبری هستند که مردم کشورش به او عشق می ورزند .

 

روحانیت باید بتواند با مردم ارتباطی تنگاتنگ و صمیمی و دوستانه بر قرار نماید . اگر روحانیون از مردم جدا شوند دیگر نمی توانند به رسالت خود عمل نمایند و کارایی خود را از دست خواهند داد .

 

یکی از علمای شیعه که با وجود برخورداری از مقام والای مرجعیت و بهره مندی از دوستان و مریدان بسیار و در دست داشتن وجوهات بسیار زیاد در نهایت بی آلایشی زیست و هیچ گاه دنیا زده نشد حضرت آیت الله العظمی تبریزی است .

 

همسر ایشان درباره زندگی ساده و بی آلایش و زاهدگونه این مرجع بزرگ می گوید :

 

اوایل مرجعیت فقیه مقدس  مرحوم میرزا جواد تبریزی،چادرم بر اثر کهنگی قرمز شده بود به طوری که در بین مردم بر من سخت بود که آن را بر سر کنم .

به مرحوم میرزا گفتم که یک چادر جدید می خواهم. مرحوم میرزا فرمودند: ان شاء الله بعدا، فعلا پولی غیر وجوه ندارم.کمی صبر کنید .

 

هم چنین فرزند ایشان در این باره می گوید :

 

در طول عمر شریف مرحوم میرزا مشاهده نشد که ایشان چیز غیر متعارف خریداری کند یا چیزی را تهیه کنند که وقت آن نرسیده و به تعبیری « تحفه » حساب می شود ، بلکه هر آنچه تهیه می کردند در سطح قشر متوسط جامعه بود یک روز در بازار ، میوه ای را مشاهده کردم که تازه به بازار آمده بود ، تهیه کرده و سر سفره ناهار حاضر کردم .

 

  ناگهان مرحوم میرزا ناراحت شد و خطاب به خانواده گفت : جرا این میوه را خریدند ، وقت آن نیست اگر مردم ببینند  چه می گویند ؟ از حساب متعارف زندگی خارج نشوید و کاری نکنید که مردم احساس کنند ما غیر از آن ها هستیم .

 

 آن گاه فرمودند : « این میوه را از سفره بردارید » و ناراحتی خود را ابراز کردند . ایشان همواره تذکر می دادند باید طوری  عمل کنید که وقتی مردم شما را مشاهده کردند ، درس بگیرند . آخر چه طور میوه ای را که هنوز فصل آن نشده و مردم توانایی ندارند از آن استفاده کنند ، تهیه کرده اید .

خدایا دلم به سان قبله نماست...وقتی عقربه اش به سمت "تو"می ایستد آرام می شود

"ان الله مع الصابرین ...همانا خداوند با صابرین است"

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها