0

«یلدا» در شعر شاعران پارسی

 
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

«یلدا» در شعر شاعران پارسی
چهارشنبه 1 دی 1395  2:54 PM

 

ایرانیان از دیرباز طولانی‌ترین شب سال را پاس می‌داشته‌اند و تشبیهات و تمثیلات این شب نیز در شعر شاعران ایران زمین، مورد توجه بوده و هست.
 
طولانی‌ترین شب سال که قرابتی دیرین با شعر و شاعری دارد و توصیفات و بیان آن در شعر شاعران گذشته و حال و آینده طنین انداز خواهد بود.  
یکی از این شاعران که در اشعار بسیاری به شب یلدا اشاره دارد، حضرت سعدی است که در یکی از اشارات خود چنین می آورد:
 
 
اگر تو فارغی از حال دوستان یارا
 فراغت از تو میسر نمی‌شود ما را
 
تو را در آینه دیدن جمال طلعت خویش
 بیان کند که چه بودست ناشکیبا را
 
بیا که وقت بهارست تا من و تو به هم
 به دیگران بگذاریم باغ و صحرا را
 
به جای سرو بلند ایستاده بر لب جوی
 چرا نظر نکنی یار سروبالا را
 
شمایلی که در اوصاف حُسن ترکیبش
 مجال نطق نماند زبان گویا را
 
که گفت در رخ زیبا نظر خطا باشد
 خطا بود که نبینند روی زیبا را
 
به دوستی که اگر زهر باشد از دستت
 چنان به ذوق ارادت خورَم که حلوا را
 
کسی ملامت وامق کند به نادانی
 حبیب من که ندیدست روی عذرا را
 
گرفتم آتش پنهان خبر نمی ‌داری
 نگاه می ‌نکنی آب چشم پیدا را
 
نگفتمت که به یغما رَوَد دِلَت، سعدی
 چو دل به عشق دهی دلبران یغما را
 
هنوز با همه دردم امید درمانست
 که آخری بود آخر، شبان یلدا را
 
 
تشکرات از این پست
magam4u
دسترسی سریع به انجمن ها