***
زهرا آراسته‌نیا
به نام نامی احمد، نفاق رسوا شد
به یُمن خون شهیدان، شُکوه معنا شد
حلب رها شده شُکر از لبم نمی‌افتد
که در هجوم سیاهی، سپید احیا شد
اگر چه خون دل از ناله‌های من جاری است
برای خنده عاشق مجال پیدا شد
به دست شیعه و سنی میان این میدان
برای یاری زینب سپَر مهیا شد
به رغم غرّش گرگان، پر از اسد شد شهر
به ذکر حضرت حیدر درِحلب وا شد
میان معرکه سِجّیل عاشقان بارید
شروع هفته وحدت سرور برپاشد
*****
علیرضا وفایی "خیال"
رازی که نگفتنی ست افشا نشود
مشتی که به بغض بسته ام وا نشود
تشریح بصیرتی که باید باشد
در کاسه ی فهم این و آن ، جا نشود
امروز شکوفه های اسلامِ رسول
بی نعمت رهبری شکوفا نشود
هرچند که یکبار علی تنها ماند
والله ! که این مرتبه تنها نشود
فردا ز حلب به قدس خواهیم رسید
با قوم یهود صلح_ برپا نشود
