نقش خانواده در شکل گیری ازدواج موفق
شنبه 27 آذر 1395 4:24 PM
ازدواج به عنوان یکی از مهم ترین موضوعات خانوادگی باید در قالب و چارچوب خاص خود قرار گیرد و این که گفته شود زمانه تغییر کرده است و جوانان این دوره و زمانه با گذشته بسیار فرق کرده اند نمی تواند پاسخ منطقی و قابل قبولی باشد.
این جوانان هم درست در همان خانواده هایی رشد و پرورش یافته اند که جوانان سال های قبل بزرگ شده اند و تنها به سبب پیشرفت فناوری و گسترده شدن دامنه ارتباطات نمی توان جوانان را به حال خود گذاشت تا شریک زندگیشان را انتخاب کنند. بعضی از خانواده ها در این زمینه کوتاهی می کنند و دلیل شان هم این است که جوان هر کسی را که خودش انتخاب می کند می پذیرد و با او کنار می آید و اگر ما کسی را انتخاب کنیم مشکلات بعدی اش هم گریبان خودمان را می گیرد. پدر و مادر باید همراه و مشاور جوان باشند و با استدلال و منطق وی را قانع کنند که انتخابش درست است یا نادرست که بی گمان جوان نیز آن را خواهد پذیرفت.
در این خصوص با دکتر اسماعیلی به گفت وگو نشستیم.وی عضو هیئت علمی دانشکده روان شناسی دانشگاه تربیت معلم تهران درباره اهمیت نقش خانواده می گوید: ازدواج مقدمه تشکیل خانواده است. وقتی 2 زوج جوان ازدواج می کنند در واقع پایه های خانواده را شکل می دهند. اگر رابطه بین زن و شوهر را از این منظر نگاه کنیم درمی یابیم وقتی خانواده رو به کمال می رود که این رابطه سالم و برپایه اصول صحیحی شکل گرفته باشد. از این رو جوان باید معنای خانواده را بداند نه این که فقط از نظر عاطفی و روحی با فرد موردنظر خود مشترکاتی داشته باشد. بنابراین وقتی زوج جوان ازدواج می کنند، اصولا با فضای جدید خانواده های یکدیگر روبه رو می شوند. پسر یا دختر در خانواده هایی متفاوت رشد کرده اند و عضو آن هستند و ویژگی های آن خانواده را دارند. وقتی آشنایی صورت می گیرد در کنار اشتراکات، بی گمان تفاوت هایی را هم خواهند دید. اگر جوانان آمادگی مواجهه با تعارضات را نداشته باشند، نخواهند توانست زندگی مشترک موفقی را تجربه کنند و بیشتر در معرض آسیب های بعدی و طلاق هستند.
نگاهی به آمارهای طلاق و بررسی علل و عوامل این پدیده در جامعه کنونی ما نشان می دهد ازدواج هایی که در آن دختر و پسر پیوند مستحکمی با خانواده طرفین پیدا نکردند بیشتر در معرض آسیب و طلاق است. زیرا قواعد و آداب و رسوم و ویژگی های خاص خانواده ها را از هم متمایز می کند. وقتی ازدواج دو نفر بدون توجه به این قواعد صورت بگیرد، طبیعی است ازدواج آسیب پذیر خواهد بود. خانواده ها باید در بستر مشترکات مهمی که با هم دارند تصمیم به پیوند ازدواج فرزندانشان بگیرند.اما گاهی اوقات پسر یا دختر نسبت به هم علاقه عاطفی پیدا می کنند و ازدواج خود را بی نیاز از مشورت و هماهنگی با خانواده ها می دانند، آن ها اغلب خارج از چارچوب خانواده عمل می کنند و وارد فرآیند چانه زنی می شوند و تصمیم خود را برای ازدواج با یک فرد خاص اعلام و برخواسته خود پافشاری می کنند. در چنین مواردی والدین براساس هنجارها و تفاوت دیدگاه هایی که با جوان دارند، اغلب مخالفت می کنند و از سویی احساس می کنند ثمره تلاششان در زندگی از بین می رود. مجموعه افکار، ایده ها، مصلحت ها و تجربیات متفاوت باعث می شود اغلب خانواده ها در برابر خواسته جوانان مقاومت کنند و تن به درخواست های آنان ندهند. اما مشکلی که هم اکنون در جامعه مشهود است، این است که موارد قابل توجهی از ازدواج ها خارج از فضای مشورت و توافق و همراهی خانواده ها صورت می گیردگرچه در نهایت ممکن است خانواده ها تسلیم خواسته جوانان شوند. اما هسته و ریشه های مشکلات به جای خود باقی می ماند و پس از فروکش کردن احساسات عاطفی و هیجانی، عشاق دیروز تبدیل به کینه توزان امروز می شوند.