پاسخ به: ملا نصرالدين
جمعه 17 دی 1389 3:02 PM
روزي بچه هاي ملانصرالدين دور او را گرفته بودند و اذيتش مي کردند. ملا براي اينکه خودش را از دست آنها خلاص کند، گفت: در فلان محل، جاليزي پر از خربزه است. بچه ها با خوشحالي به همان محل دويدند. ملانصرالدين هم پشت سر آنها شروع کرد به دويدن. مردم گفتند: ملا، تو ديگر کجا مي روي؟ ملانصرالدين گفت: خدا را چه ديديد، شايد دروغم درست از آب در آمد.