معمولاً هر کدام از اقوام و ملتها، برای خود نام خاصی دارند که با همان نام از آنان یاد میشود. اقوامی که در قرآن از آنان و از پیامبرانشان یاد شده نیز از این قاعده مستثنا نبودند. در قرآن کریم گاهی از این اقوام با نام خودشان یاد میشود؛ مانند «عاد»[1] و «ثمود»،[2] و گاهی نیز با نام پادشاهشان یاد میشوند؛ مانند «قوم فرعون»،[3] و «قوم تُبَّع»[4] و گاهی نیز با نام پیامبرشان یاد میشوند؛ مانند «قوم هود» و «قوم صالح».[5] در این بین، برخی از اقوام هم نامشان از نام یکی از پیامبران گذشته گرفته شده که میتوان به «بنی اسرائیل»[6] اشاره کرد که از لقب حضرت یعقوب(اسرائیل) گرفته شده است.[7]
یکی از اقوامی که در قرآن با نام پیامبرشان یاد شده است، قوم «لوط»[8] میباشد. نام کامل این پیامبر، لوط بن هاران بن تارخ است.[9] از این جهت که قوم لوط، اولین کسانی بودند که به گناه بزرگ همجنس بازی روی آوردند،[10] نام این گناه کبیره از نام این قوم گرفته شد و به آن لفظ «لواط» اطلاق شد.[11] در واقع «لواط» به معنای عملی است که قوم لوط مرتکب بلکه مبدع آن عمل زشت شدند. در زبان عربی نیز با استفاده از نامی که از این قوم برده شده، مشتقاتی را استخراج کردهاند که برخی از آنها به معنای عمل شنیعی است که آن قوم گناهکار انجام میدادند.[12] اینگونه اشتقاقهایی در زبان عربی، منحصر به این واژه خاص نبوده بلکه واژههای بسیاری وجود دارد که بعد از اندکی شهرت، افعال و مشتقات جدیدی از آن استخراج میشوند، مانند «تلفن» که افعالی چون «یتلفنون» از آن استخراج شده و یا اخیراً از عبارت نوظهور «داعش» که مخفف دولت اسلامی عراق و شام است، مشتقات مختلفی مانند «تدعّش» و... ساخته شده است.
بنابراین، با آنکه نام «لواط» برگرفته از نام قوم لوط است، اما نام آن پیامبر ارجمند، برگرفته از نام این عمل شنیع نیست.
[1]. هود، 59.
[2]. اسراء، 59.
[3]. شعراء، 11.
[4]. ق، 14.
[5]. هود، 89.
[6]. بقره، 40.
[7]. آل عمران، 93.
[8]. شعراء، 160.
[9]. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، ج 1، ص 244، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق.
[10]. اعراف، 80.
[11]. علی بن موسی (امام هشتم)، الفقه المنسوب للإمام الرضا(ع)، ص 276، مشهد، مؤسسة آل البیت(ع)، چاپ اول، 1406ق.
[12]. فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، محقق و مصحح: مخزومى، مهدى، سامرائى، ابراهیم، ج 7، ص 452، انتشارات هجرت، قم، چاپ دوم، 1410ق.