امام حسن (ع) و آموزههای تربیتی
یک شنبه 7 آذر 1395 3:14 PM
در سیره تربیتی امام حسن(ع) مسائل تربیتی و نكات باریك روان شناختی قابل توجهی دیده میشود كه میتواند به عنوان الگو و روش صحیح تعلیم و تربیت كودكان مطرح شود و بهترین فنون پرورش كودكان برای والدین و مربیان است.
بر اساس روش تربیتی امام مجتبی(ع) بعد از این كه به زمینهها و بسترهای مناسب در تعلیم و تربیت پرداخته شد، با ایجاد ارتباط عاطفی و بكارگیری شیوههای صحیح تربیتی به رشد و پرورش فرزندان اقدام میشود.
در این شیوه مسائل اساسی و ریشهدار تربیت، عوامل و نقش آفرینان در این صحنه، شیوههای اصلاح رفتار و جلوگیری از لغزشها، صفات و شرائط مربیان برتر، راههای مقابله با مشكلات و حل آنان، تربیت دینی، اهمیت الگو و سرمشق، موانع و آفات تربیت، اهمیت خانواده و نقش بنیادی والدین از جمله مواردی است كه مورد توجه قرار گرفته است كه برخی از آنان در این مقاله مورد بررسی قرار میگیرد.
انسان موجودی ترقی خواه و دارای استعداد كمال است و برای سیر تكاملی خویش لازم است با پیروی از یك روش تربیتی قوی و كامل تلاش نماید و در كنار پرورش جسم در تعالی روح خود و فرزندانش نیز كوشا باشد و گرنه ماهیت انسانیاش را از دست خواهد داد. امام حسن مجتبی(ع) در مورد اهمیت تربیت معنوی و روحی میفرماید: «عجبت لمن یتفكّر فی مأكوله كیف لایتفكّر فی معقوله فیجنّب بطنه مایؤذیه و یودع صدره ما یردیه؛ تعجب میكنم از فردی كه در غذای جسمانی خود فكر میكند (كه سالم و بهداشتی و پاكیزه باشد) اما در غذای روح و جان خویش نمیاندیشد»، در نتیجه شكم خود را از غذاهای زیانبخش حفظ میكند ولی برایش اهمیتی ندارد كه افكار پلید و ناپسند در روان او وارد شده و وجودش را در معرض افكار پست و انحرافی قرار دهند.
از منظر امام حسن مجتبی(ع) پدر و مادر در شكلگیری شخصیت فرزندان اساسیترین نقش را دارند به این جهت آن حضرت به مردی كه در مورد خواستگاران دخترش از آن حضرت نظرخواهی میكرد، به نقش پدر آینده و مدیر خانواده اشاره كرده و فرمود: «زوّجها من رجلٍ تقّیٍ فانّه ان احبّها اكرمها و ان ابغضها لم یظلمها؛(5) برای همسری دخترت مردی با تقوا و مؤمن برگزین، زیرا اگر او دختر ترا دوست بدارد وی را احترام خواهد كرد و اگر خوشایند او نباشد به وی ظلم نمیكند.»
همچنین آن گرامی به اهمّیت نقش مادر پرداخته و هنگامی كه با معاویه مناظره میكرد در مورد یكی از علل انحراف معاویه از محور حق و انحطاط اخلاقی وی از نقش مادرش هند یاد كرده و گفت: معاویه! چون مادر تو «هند» است و مادر بزرگت «نثیله» میباشد و تو در دامن چنین زنان فرومایه و پست پرورش یافتهای این گونه اعمال زشت از تو سر میزند و سعادت ما اهلبیت پیامبر(ص) در اثر تربیت در دامن مادرانی پاك و پارسا همچون خدیجه و فاطمه میباشد.(6)
بدون تردید بعد از خانواده مهمترین عاملی كه در خلق و خوی فرزندان تأثیر میگذارد رفقا و دوستان وی هستند. حضرت امام مجتبی(ع) در تربیت فرزندان خویش به نقش مهم رفیق توجه داشته و به داشتن دوستانی سالم عنایت ویژه مبذول كرده است. آن حضرت به فرزندش سفارش میكند كه: فرزندم! با هیچ كس دوستی مكن مگر این كه از رفت و آمد (ویژگیهای روحی، اخلاقی و رفتاری) وی آگاه گردی، هنگامی كه دقیقاً بررسی و تحقیق نمودی و معاشرت و دوستی با او را برگزیدی، آن گاه با او بر اساس گذشت و چشم پوشی از لغزشها و یاری كردن در سختیها همراه باش!(7)
حساسترین دوران رشد كودك در مراكز آموزشی و مدرسه سپری میشود و مربیان و معلمان با گفتار و رفتار و منش خود صفات و اخلاق روحی و روانی شان را به فرزندان منتقل میكنند و دانشآموزان بیشترین تأثیر را از اساتید و مربیان خود میگیرند بنابراین بخش مهمی از شخصیت فرزندان بستگی به معلمان و اساتید وی دارد. در این راستا امام حسن (ع) تأثیر چشمگیر معلمان و نقش ارزنده آنان در عرصه تربیت را یادآور شده و آنان را به تربیت صحیح دانش آموختهگان سفارش كرده و فرمود: كسی كه یتیم آل محمد(ص) (دانشجو و دانشآموز دینی) را سرپرستی نماید و به جای پدر و اولیاء دلسوزش وی را تحت مراقبت خویش قرار دهد، یتیمی كه در ورطه جهل و ناآگاهی فرورفته است. چنانچه او را از جهل برهاند و امور مشتبه و به هم آمیخته را برای او توضیح دهد و به تأمین نیازهای مادی او نیز اقدام نماید فضیلت و بلندی مقام وی (در مقایسه با دیگران) همچون درخشش خورشید به (سُها) و ستاره كم نور است.(8)
محافل عمومی و مذهبی از دیگر عوامل تربیت در منظر امام حسن مجتبی(ع) است. آن حضرت در گفتاری حكیمانه افزون بر نقش مجالس و كانونهای اجتماعی در اخلاق افراد به شركت در محافل مفید و سازنده توصیه نموده و میفرماید: كسی كه پیوسته به مساجد رفت و آمد داشته باشد یكی از هشت بهره را نصیب خود خواهد كرد: آشنائی با دوستان جدید، استفاده از دانشهای نو و اطلاعات تازه و نایاب، یافتن دلیل محكم و قاطع در راه هدف، رسیدن به رحمتی مورد انتظار از طرف خداوند، آموختن سخنانی كه او را از لغزش و خطاها باز میدارد، یاد گرفتن راههای صحیح و هدایت بخش، ترك گناه از ترس خداوند، خودداری از معصیت به خاطر شرم از مردم و ترس از رسوائی.(9)
انسان ذاتاً شخصیت خود را دوست دارد و سعی میكند كه با كسب كمالات محبوبیت و عزّت خود را تقویت كرده و بالا ببرد. مربیان میتوانند با استفاده از این خصلت و تحریك حس برتریطلبی فرزندان آنان را به سوی اهداف صحیح تربیتی هدایت كنند.
امام حسن(ع) از این شیوه در تربیت فرزندان استفاده میكرد. آن حضرت روزی فرزندان خود و فرزندان برادرش را دعوت كرده و در ضمن یك گفتگوی صمیمی به آنان فرمود: انّكم صغار قومٍ و یوشك ان تكونوا كبار قومٍ آخرین فتعلّموا العلم فمن لم یستطع منكم ان یحفظه فلیكتبه و لیضعه فی بیته؛(10) همه شما كودكان اجتماع امروز هستید و امید است كه بزرگان جامعه فردا باشید پس دانش تحصیل كنید و علم بیاموزید. هر كس از شماها توانائی حفظ دانش را ندارد آن را بنویسد و در منزلش نگهداری نماید.
انسان در دوران نوجوانی شدیداً به دنبال الگو میگردد و حس تقلید او را وادار میكند تا از الگوهای دلبخواهش تقلید نماید. این خواسته درونی وسیله مناسبی است كه مربیان و والدین در امر تربیت از آن بهره گیرند و الگوهای خوب را در معرض دید فرزندان قرار دهند و به او معرفی نمایند. امام مجتبی(ع) در سیره و سخن خویش به الگوی نیكو اشاره كرده و آنان را به پیروانش میشناساند. آن حضرت بعد از شهادت پدر بزرگوارش به معرفی شخصیت ممتاز تاریخ، حضرت امیرالمؤمنین(ع) پرداخته و آن گرامی را به عنوان سرمشق خوبان عالم معرفی كرده و فرمود: ای مردم! در این شب مردی از دنیا رفت كه در هیچ كار نیكی، پیشینیان بر او سبقت نگرفتند و بندگان خدا در هیچ سعادتی به او نمیتوانند برسند. او به همراه پیامبر(ص) جهاد میكرد و جان خود را فدای او مینمود.(11)
آن حضرت در سخن دیگری حضرت فاطمه زهرا(س) را مقتدای نیایشگران به شمار آورده و در مورد آن بانوی وارسته فرمود: ما كان اعبد من فاطمة كانت تقوم حتّی تتورّم قدماه؛(12) در دنیا شخصی عابدتر از فاطمه(س) نبود، آن بزرگوار در حالت مناجات و عبادت آنقدر روی پاهای خود میایستاد تا آن كه پاهای مباركش ورم كرد.
حلم و بردباری مربیان در ارتباط با متربیان حساسیت خاصی دارد. زیرا نوجوانان و كودكان در اثر بازیگوشی و شیطنت ممكن است دچار خطاها و لغزشهائی شوند و موجبات ناراحتی بزرگترها را فراهم آورند امّا استفاده از این شیوه مربیان را بیشتر یاری خواهد كرد. و طعم شیرین مدارا و گذشت را در آینده نزدیك خواهند چشید. این شیوه را در رفتار امام حسن(ع) به نظاره مینشینیم:
روزی امام حسن مجتبی(ع) سوار بر مركب خویش، در یكی از معابر مدینه عبور میكرد. با مردی از اهل شام مواجه شد. آن مرد شامی تا حضرت را شناخت بیدرنگ به لعن و نفرین امام پرداخته و سخنان ناشایستی را نثار امام كرد. حضرت امام مجتبی(ع) در همان حال با كمال خونسردی و بردباری تمام سخنان زشت و دشنامهای ناروای او را با سكوت و صبر تحمّل كرد و خشم خود را فرو میبرد. تا این كه مرد شامی عقده دل را خالی كرده و خاموش شد. در آن لحظه پیشوای دوم شیعیان با سلام بر آن مرد، سكوت آن چند لحظه خاموشی را شكسته و با لبخندی ملیح كه حاكی از صفای دل آن جناب بود و در حالی كه مهر و عاطفه و محبت در چشمان نافذ و سیمای نورانیاش موج میزد لب به سخن گشوده و به آرامی فرمود: ای مرد! گمان میكنم كه در این شهر غریب باشی و شاید هم مرا به اشتباه گرفتهای؟ حالا اگر از ما رضایت بطلبی از تو راضی میشویم و اگر چیزی از ما بخواهی، به تو میبخشیم، اگر راه گم كردهای؛ راهنماییت میكنیم، اگر گرسنهای تو را سیر مینمائیم، اگر لباس نداری تو را میپوشانیم، اگر نیازمندی؛ تو را غنی میكنیم، اگر از جائی رانده شده یا فراری هستی تو را پناه میدهیم اگر خواستهای داری بر میآوریم، اگر توشه سفرت را پیش ما آوری و مهمان ما باشی برای تو بهتر است و تا هنگام رفتن از تو پذیرائی میكنیم. چون كه خانه ما وسیع و امكانات مهمان نوازیمان فراهم است.
آن مرد وقتی با این برخورد كریمانه حضرت مواجه شد و سخنان شیوا و دلنشین آن بزرگوار را شنید، آرام آرام احساس كرد كه ناراحتی خاصی در درون وجدانش او را میآزارد. آثار شرم و حیا بر صورتش ظاهر شده و پیش از آن كه سخنی بگوید، اشك ندامت بر گونههایش لغزید و با لحنی خاضعانه و مؤدبانه عرضه داشت: شهادت میدهم كه تو خلیفه خداوند بر روی زمین هستی، خداوند داناتر است كه رسالتش را در كدام خانواده قرار دهد: اللّه اعلم حیث یجعل رسالته؛ تا این لحظه شما و پدرتان منفورترین خلق خدا نزد من بودید و اكنون شما را محبوبترین فرد روی زمین میدانم. آن گاه به همراه امام حسن(ع) راهی خانه آن حضرت شد و تا روزی كه در مدینه بود در مهمانسرای حضرت پذیرائی میشد. بعد از آن واقعه در ردیف دوستان و ارادتمندان خاص اهلبیت (ع) قرار گرفت.(13)
والدین و مربیان مهمترین آموزههای تربیتی را میتوانند با اعمال شایسته خویش در وجود فرزندان پدید آورند. زیرا آموزههای رفتاری بطور غیر مستقیم و ناخود آگاه در نهاد نونهالان تأثیر میگذارد. اگر آنان فقط به گفتارها و توصیههای خالی از عمل بسنده كنند ممكن است كودكان در دل خود این ابیات را زمزمه كنند كه:
پندم چه دهی نخست خود را
محكم كمری ز پند بربند
چون خود نكنی چنان كه گویی
پند تو بود دروغ و ترفند
با مروری كوتاه به سیره عملی امام مجتبی(ع) بهرهگیری از این شیوه را به روشنی مشاهده خواهیم كرد كه تمام كمالات اخلاقی و معنوی و انسانی در سراسر زندگی آن حضرت به چشم میخورد. عفو و گذشت، حلم و بردباری، تواضع و فروتنی، عبادت و راز و نیاز كرامت و بخشش و سایر خصلتهای ویژه انسانی در زندگی آن حضرت مشهود است. نمونهای از سیره عملی آن حضرت را با هم بخوانیم:
یكی از غلامان خدمتگزار حضرت امام حسن(ع) مرتكب جنایتی شد كه سزاوار كیفر بود. حضرت دستور داد تا وی را تنبیه نمایند. غلام خطاكار در آن لحظه پیشدستی كرد و خطاب به امام (ع) این آیه را قرائت نمود: و العافین عن النّاس؛ انسانهای وارسته از خطای گنهكاران عفو میكنند. حضرت فرمود: بخشیدم. غلام ادامه داد و اللّه یحبّ المحسنین؛ خداوند نیكوكاران را دوست دارد. امام فرمود: ترا در راه خدا آزاد كردم.(14)
از موفقترین شیوههای تربیتی تشویق و ترغیب افراد است. این شیوه علاوه بر این كه محركی بسیار قوی در تغییر رفتار به سوی اهداف مطلوب تربیتی است در شكوفا سازی و استعدادهای درخشان و نهفته انسانی نقش فوق العادهای دارد. تجربه نشان داده است كه تشویق مناسب و بجا میتواند نهفتهترین استعدادهای درونی كودكان و نوجوانان را زنده كرده و در مرحله پیشرفت و سازندگی قرار دهد و آنان را در رسیدن به اهداف مهم و حیاتی و كمالات قوی دل و استوار سازد. نقل دو روایت از امام حسن(ع) اهمیت به نقش تشویق را در سیره آن بزرگوار روشن میكند:
1ـ انس بن مالك میگوید: یكی از كنیزان امام حسن(ع) شاخه گلی را به حضور آن حضرت هدیه نمود، امام حسن(ع) آن شاخه گل را با كمال میل پذیرفته و به او فرمود: تو را در راه خدا آزاد كردم. من به عنوان اعتراض گفتم: در مقابل اهداء یك شاخه گل او را آزاد كردی؟ امام فرمود: خداوند در قرآن به ما چنین یاد داده و فرموده است: «اذا حیّیتم بتحیّةٍ فحیّوا باحسن منها؛ هرگاه كسی به شما تحیت گوید پاسخ آن را بهتر از آن بدهید.» سپس فرمود: پاسخ بهتر همان آزاد كردن اوست.»(15)
2ـ روزی آن حضرت غلام جوانی را دید كه ظرف غذائی در پیش دارد او لقمهای از آن میخورد و لقمه دیگر را به سگی كه نزدیك او نشسته بود میداد. امام حسن(ع) پرسید: چرا چنین میكنی؟ پسر نوجوان پاسخ داد: من خجالت میكشم كه خودم غذا بخورم و این سگ گرسنه بماند. حضرت مجتبی(ع) خواست كه به این غلام مهربان پاداشی نیكو عنایت كند به این جهت او را به خاطر این عمل نیك، از مولایش خرید و آزاد كرد و باغی را كه در آن كار میكرد خریده و به او بخشید.(16)
و. ورزش و تفریح
در امر تربیت توجه به شادی سالم و روحیهبخش و حركات نشاط آفرین جایگاه ویژه دارد. چرا كه تفریح و ورزش كودكان و نوجوانان را پرتوان، فعال و نیرومند میسازد و افرادی كه با نشاط باشند آموزههای اخلاقی و كمالات را بهتر میپذیرند. اساساً تربیت یافتگان مكتب حیات بخش اسلام باید شاداب و روحیههای قوی داشته باشند. امام مجتبی(ع) یكی از ویژگیهای مؤمنین را پرنشاط بودن آنان میداند و میفرماید: از ویژگیهای انسانهای با ایمان، شادی و نشاط داشتن در مسیر هدایت و خودداری از شهوات است.(17)
این روحیه در والدین و كسانی كه امر تربیت را به عهده دارند به مراتب باید بیشتر رعایت شود، زیرا كودكان دوست دارند شاد و خندان باشند و از والدین و معلمان عبوس و گرفته در رنج و عذابند.
چون وانمیكنی گرهی خود گره نباش
ابرو گشاده باش چو دستت گشاده نیست
برای تربیت فرزندانی پرنشاط و دارای روح و جسمی سالم شایسته است كه مربیان و والدین خود از چنین صفاتی برخوردار باشند. در این زمینه نباید از نقش ورزش غافل بود. در سیره امام حسن(ع) ورزش از روشهای تفریح، سرگرمی و تقویت جسم و روح و بالاخره از عوامل رشد و تربیت محسوب میشود آن حضرت ضمن شركت در ورزشهای تربیتی و تفریحی از پرورش روحی و معنوی نیز غافل نبود. عاصم بن ضمره میگوید: روزی به همراه حسن بن علی(ع) برای گردش و تفریح به ساحل فرات رفته بودیم، عصر آن روز در حالی كه روزه بودیم آب صاف و زلال فرات، روی سنگها و شنها موج میزد و تمام اشیاء داخل آب در مقابل چشمان ما خودنمایی میكردند. حسن بن علی(ع) گفت: اگر لباس شنا داشتم داخل آب میشدم و آب تنی میكردم. گفتم: من دارم و آن را در اختیار شما میگذارم. فرمود: پس خودت چه میپوشی؟ گفتم: من همین طوری به داخل آب میروم. فرمود: این همان كاری است كه من اصلاً دوست ندارم و خوشم نمیآید. از رسول خدا(ص) شنیدم كه میفرمود: در داخل آب موجودات زندهای است كه باید از آنها شرم كنید و به احترام آنان بدون پوشش مناسب به داخل آب نروید.(18)
1. تربیت اسلامی، كتاب دوم، ص 204.
2. و اما الحسن (ع) فانه ابنی و ولدی، و منی و قرة عینی و ضیاء قلبی و ثمرة فؤادی و هو سید شباب اهل الجنه و حجة الله علی الامه، امره امری و قوله قولی، من تبعه فانه منی و من عصاه فلیس منی. بحار الانوار، ج 28، ص 39.
3. تهذیب التهذیب، ج 2، ص 259.
4. المناقب، ج 3، ص 401.
5. مكارم الاخلاق، ص 233.
6. احتجاج طبرسی، ج 1، ص 282.
7. تحف العقول، ص 233.
8. منیة المرید، ص 33.
9. تحف العقول، ص 235.
10. ترجمة الامام الحسن (ع)، ص 167.
11. مسند احمد، ج 1، ص 200.
12. بحارالانوار، ج 43، ص 75.
13. مناقب، ج 3، ص 19.
14. بحارالانوار، ج 43، ص 342.
15. جلوههائی از نور قرآن، ص 27.
16. البدایة و النهایه، ج 8، ص 38.
17. اعلام الدین، ص 137.
18. مسند امام مجتبی(ع)، ص 797.
حجت الاسلام عبدالكریم پاكنیا - مجلات پاسدار اسلام - شماره 279و280