آیا از نگاه دانشمندان، نهج البلاغه به عنوان یک منبع اسلامی معتبر، مورد وثوق و قابل اطمینان است؟
شنبه 6 آذر 1395 9:45 PM
نهج البلاغه دریای بی کرانی از معارف اسلامی درباره مبدأ و معاد، آفرینش، وحی، فرشتگان، جهان مجرد، عالم ملکوت، سیاست، تعلیم، تربیت، عرفان، اخلاق، فضایل نفسانی، عدالت، تقوا، زهد، سیر و سلوک، جهاد، نیایش و... است.
این کتاب بزرگ و ارزشمند، گوشه های از سخنان انسان کاملی است که به واسطه استعداد ذاتی و توفیقات الاهی و با مراقبت و سعی و تلاش رسول خدا (ص) تمام علوم را فرا گرفته و به تعبیر ابن ابی الحدید، سرچشمه تمام علوم و معارف بود و علم علمای رشته های مختلف سرانجام به حضرت امیر (ع) منتهی می شود. ابن عباس می گوید: رسول خدا فرمود: "وقتی برای مناجات پروردگار حاضر شدم، با من سخن گفت و مناجات نمود، هر چه از خدا یاد گرفتم به علی (ع) یاد دادم، پس علی (ع) بابِ علم من است".[1] بنابراین، امام علی (ع) تمام علوم و معارف را از پیامبر (ص) فرا گرفت و گنجینه علوم و معارف الاهی بود.[2] آنچه در نهج البلاغه موجود است گوشه هایی از سخنان آن حضرت است که سید رضی طبق سلیقه خود آنها را از منابع معتبر روایی گل چین و دسته بندی کرده و در مجموعه ای به نام نهج البلاغه جمع آوری نموده است.
در این مجموعه، اگر چه سلسله سند روایات موجود در آن ذکر نشده است، اما از طرفی، بسیاری از این کلمات، عباراتی برگرفته و دقیقاً در انطباق با مفاهیم قرآنی بوده و از طرف دیگر، بسیاری از این سخنان در منابع اولیه، دارای سند هستند. در همین راستا، متون نهج البلاغه از سوی دانشمندان بررسی و مستند سازی شده است.[3] تذکر این نکته شاید خیلی ضروری نباشد که مفاهیم و سخنان بلند نهج البلاغه آن قدر عمیق و پر معنا است که انسان را، اولاً: از سند بی نیاز می کند، ثانیاً: این سخنان در فصاحت، بلاغت، مطالب،و... به حدی عمیق و پر محتوا است که صدور آن را از انسانی جز علی (ع) محال می کند. در این راستا آنچه مهم است مطالبی است که برای زندگی معنوی و مادی انسان مفید و راهگشا باشد که نهج البلاغه نیز این گونه است؛ یعنی محتوا و مفاهیم این سخنان است که به گفته دانشمندان فوق کلام بشر و دون کلام خدا است.[4]
امام خمینی (ره) آن عارف بزرگ، در باره نهج البلاغه می گوید: " و اما کتاب نهج البلاغه که نازله روح او ]امام علی[ است برای تعلیم و تربیت ما خفتگان در بستر منیت و در حجاب خود خواهی،... مجموعه ای است دارای ابعادی به اندازه یک انسان و یک جامعه بزرگ انسانی... و هرچه جامعه ها به وجود آید و دولت ها و ملت ها متحقق شوند و هر قدر متفکران و فیلسوفان و محققان بیایند و در آن غور کنند و غرق شوند. هان! فیلسوفان و حکمت اندوزان بیایند و در جملات خطبه اوّل این کتاب الاهی به تحقیق بنشینند و افکار بلند پایه خود را به کار گیرند و با کمک اصحاب معرفت و ارباب عرفان این یک جمله کوتاه را به تفسیر بپردازند و بخواهند به حق وجدان خود را برای درک واقعی آن ارضا کنند، ... تا میدان دید فرزند وحی را دریافته و به قصور خود و دیگران اعتراف کنند؛ و این است آن جمله: "مع کل شیءٍ لابمقارنةٍ و غیر کل شیءٍ لابمزایلةٍ"؛ او بی آن که در کنار چیزی باشد با هر چیزی هست و در عین دیگر بودن، از هیچ چیز جدا نیست.[5]،[6]
برای آگاهی از نظریات دانشمندان لطفاً مراجعه نمایید به: در ساحل نهج البلاغه (نهج البلاغه از نگاه اندیشمندان).
منبع: http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa7417