پاسخ به:بانک اشعار اربعین حسینی
شنبه 29 آبان 1395 3:29 PM
آن بادهاىكه روز نخستش نه خام بود
يك اربعين گذشت و دوباره به جام بود
شكر خدا كه صبح زيارت دميده است
هرچند آفتاب حياتم به بام بود
اين خاك، زنده مىكند آن عصر تشنه را
وقتى كه آسمان رخت سرخ فام بود
بين من و سرت اگر افتاد فاصله
اما هنوز سايه تو مستدام بود
سرها به نيزه بود، ولى حجم سنگها
معلوم بود حمله كنان بر كدام بود
دشنام و هتك حرمت اسلام ميهمان
اين از رسوم تازهتر احترام بود
چوب از لبان تو حجرالاسود آفريد
دست سه ساله بود كه در استلام بود
بين نهيب كوفى و فرياد اهل شام
آن لهجه حجازى تو آشنام بود