0

بانک اشعار اربعین حسینی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک اشعار اربعین حسینی
شنبه 29 آبان 1395  12:28 PM

مهدی محمدی

حضرت زینب(س)-اربعین

 

اربعین آمد، دلم را غم گرفت

بهر زینب عالمی ماتم گرفت

سوز اهل آسمان آید بگوش

ناله صاحب زمان آید بگوش

جان اهل بیت عصمت بر لب است

كاروان سالار آنها زینب است

جمله مستان سوی ساقی آمدند

مستِ مست از جام باقی آمدند

سینه هـــــا آماج رگــــبار بلا

جـای زخـــم ریسـمان بر دستها

هوش از ســر رفته و دل باخته

جسم خود را بر زمین انداخته

هـر یكی در جستجوی تربتی

بر لب هر یك كلامی صحبتی

قلبها پـــر شِكوه از بیداد بود

آشنای قبرها سجاد بود

رهبــــر زینب امام راستین

حجت حق بود زین العابدین

با كلامش عمه را مغموم كرد

تا كه قبر یار را معلوم كرد

آمده همراه دخت بوتراب

بر سر آن قبر كلثوم و رباب

زخمهای این سفر سر باز كرد

هر كسی درد دلی آغاز كرد   

زینب از مژگان خود یاقوت سفت

داستان این سفر را باز گفت

گفت ای سالار زینب السلام

ماه شام تار زینب السلام

بر تـــو پیغام سفــر آورده ام

از فتوحاتم خبــر آورده ام

كرد با من این مسیرِ عشق طی

راس تو منزل به منزل روی نی

معجرم نیلی شد و مویم سپید

از غم دوری تو قدم خمید

گر كه دست رحمت و صبرت نبود

زینبت در راه كوفه مرده بود

ظلم دشمن تا كه بی اندازه شد

ماجراهای سقیفه تازه شد

ریسمان بر گردن سجاد بود

غربت بابا مرا در یاد بود

دیدی از نی دست خواهر بسته بود

گویی دستان حیدر بسته بود

یاسها را جــوهـــر نیلی زدند

بر رخ آن اختران سیلی زدند

از شماتت كردن دشمن مپرس

از سه ساله دخترت از من مپرس

سرِتو یك نیمه شب مهمان او

با وصالت بر لب آمد جان او

مرد در ویرانه و من زنده ام

بی رقیه آمدم شرمنده ام

بارها از دوری ات جان باختم

بین مقتل من تو را نشناختم

گر تو ای لب تشنه بر داری سرت

حال نشناسی دگر این خواهرت

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها