پاسخ به:بانک اشعار اربعین حسینی
شنبه 29 آبان 1395 9:31 AM
حضرت زینب(س)-اربعین
کاروان اربعینی ها سلام
خاندان خسته ی مولا سلام
ای حرم های خدا خوش آمدید
محترم های خدا خوش آمدید
خسته اید از راه طولانی همه
دسته گل های بنفش فاطمه
ای سواران، این دیاری آشناست
یادتان می آید، اینجا کربلاست
بار بگشایید و خیمه بر کنید
از فرات ای تشنگان لب تر کنید
ای ریاحین حسین فاطمه
از سر ناقه چرا بی واهمه
خوشتن را اینچنین می افکنید
مثل برگی بر زمین می افکنید
کیست این بانو، خمیده می دود
چادر خود را کشیده می دود
می دود سمت مطاف عالمین
تا بگیرد در بغل قبر حسین
کیست این، با شور و ناله آمده؟
پیش مولا بی سه ساله آمده
این زنی که نیمه جانش بر لب است
زینب است و زینب است و زینب است
او علی و فاطمه، او مجتباست
در عزاداری مقدم بر شماست
□
تا که بانو سوز دل آغاز کرد
عقده ها را از گلوها باز کرد
کربلا را داد شور دیگری
کرد آن زهرا جبین نوحه گری:
ای برادر خواهرانت را ببین
خیز از جا دخترانت را ببین
دختران پای تا سر سوخته
خواهران مو و معجر سوخته
این عزاداران که ناکام آمدند
مستقیم از کوفه و شام آمدند
گریه بر غمهات ای سالار دین
در گلوشان حبس شد یک اربعین
خیز از جا اشک ها را پاک کن
در کنار خویش ما را خاک کن
بعد تو ای شاهراه زندگی
ای امید و تکیه گاه زندگی
روز و ماه و سال ما را می کشد
روضه ی گودال ما را می کشد
روضه افتادنت از پشت زین
روضه ی افتادنت روی زمین
تیر بود و تیغ بود و سنگ بود
لشگری با پیکرت در جنگ بود
کار دشمن با تنت بالا گرفت
بس که نیزه در وجودت جا گرفت
ظهر عاشورا برایم شد سیاه
تا که شمر آمد میان قتلگاه
عرش بود آن لحظه در جوش و خروش
یا بُنَیَّ می رسید آنجا به گوش
روبروی چشمهای مادرت
شد جدا از پیکر پاکت، سرت
امیر عظیمی