0

اشعار اربعین حسینی

 
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اشعار اربعین حسینی
شنبه 29 آبان 1395  11:28 AM

***

يك اربعين گذشته و زينب رسيده است

بالاي تربتي كه خودش آرميده است

 

يا ايها الغريب سلام اي برادرم

اي يوسفي كه گرگ تنت را دريده است

 

از شهر شام كينه رسيده مسافرت

پس حق بده به او كه چنين قد خمیده است

 

احساس ميكنم كه مادرم اينجا نشسته است

در كربلا نسيم مدينه وزيده است

 

اين گل بنفشه هاي تن و چهره ي كبود

دارد گواه ، زينبتان داغديده است

 

توطعم خيزران و سنگ ها و خواهرت ...

...طعم فراق و غربت و غم را چشيده است

 

آبي به كف گرفته و رو سوي علقمه

با آه مي رود سكينه و خجلت كشيده است

 

اين دختر شماست كه خواستند كنيزي اش ....

لكنت گرفته است و صدايش بريده است

 

نيزه نشين شد حضرت سقا و اهلبيت

زخم زبان زهر كس و ناكس شنيده است

 

گفتي رقيه ..... گفت نمي آيم عمه جان !

در شام ماند و شهر جديد آفريده است

 

   http://bayanbox.ir/view/4901804249511124488/talar-koodak.gif

 

 

اصفهان نگین فیروزه ای جهان

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها