آيا برداشت هاى فردى از قرآن صحيح است؟ آيا نمى شود بدون مراجعه به كتاب هاى تفسيرى، خودمان از قرآن است
سه شنبه 25 آبان 1395 10:14 PM
قرآن كتابى است با زبان عرفى و در اوج فصاحت و بلاغت و رسايى معنا؛ از اين رو عرب زبانان عصر نزول، بسيارى از معارف قرآن را بدون مراجعه به تفسير، درك مى كردند.
اما به دلايلى، جهت فهم صحيح آيات قرآن نياز به آگاهى هاى بيشتر و مراجعه به تفسيرهاى معتبر داريم:
1. قرآن در كنار حادثه ها بود و به وقايعى كه در طول 23 سال رسالت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله اتفاق مى افتاد، نظر داشت. عرب هاى معاصر پيامبر صلى الله عليه و آله آن حوادث را درك كرده بودند، اما نسل هاى بعد از آن صحنه ها دور شدند. لذا آگاهى به شرايط نزول آيات در فهم بهتر كمك مى كند.
2. قرآن با توجه به مخاطبان اوليه خود، از مثال ها و اصطلاحات منطقه اى بهره جسته است؛ اگر چه پيام هاى آن فرامنطقه اى است. آگاهى از اين قالب ها در فهم بهتر پيام ها بسيار كارگشا است.
3. برخى از عبارات قرآنى، مربوط به اديان آسمانى گذشته است؛ لذا آشنايى با اعتقادات آنان و محتواى كتاب ها و منابع آنان بايسته است.
روشن است به دليل ناآگاهى از موارد فوق، پرده هايى از ابهام، بر عبارات قرآن عارض مى شود. مفسران اين پرده ها را كنار مى زنند، تا مراد خداوند به طور شفاف استخراج و كشف شود. در واقع آنان كار فهم آيات را بر ما ساده و آسان مى كنند.
گاهى جهت فهم مراد آيات قرآن، علاوه بر تفسير به دانش هاى ديگرى همچون تأويل و تطبيق نيز نيازمنديم.
گفتنى است معناى «هدايت بودن قرآن» آن نيست كه بدون دانستن زبان آن و رسيدن به سرچشمه هاى قرآنى، بتوانيم از هدايت آن بهره گيريم. همان طور كه استفاده از آب كه مايه حيات است، گاه نيازمند حفر چاه و كنار زدن لايه هاى خاك و سنگ از روى آن است.
بنا بر آنچه گفته شد؛ بهره مندى از معارف قرآن تا حدودى براى همگان ممكن است؛ امّا براى فهم قرآن ـ به عنوان منبع اساسى معرفت دينى ـ بايد ابزارهاى خاص آن را بيابيم و حدود استفاده از آنها و ميزان تأثير و اعتبار آنها را بدانيم. مهم ترين اين ابزارها عبارت است از:
1. ادبيات و قواعد زبان شناختى
براى درك سخن هر گوينده و نقطه آغاز تفاهم، آگاهى از قواعد اوليه مربوط به زبان و لغت او ضرورى است؛ از اين رو بايد اطلاعاتى كافى و عميق از ادبيات اين زبان، داشت. در ادبيات نيز فهم معناشناسى واژه ها، آشنايى با علم صرف و علم نحو ـ كه جايگاه تركيبى كلمات را در ساختار جملات مشخص مى سازد ـ و اطلاع از علم معانى و بيان و بديع ـ كه در زيباسازى كلام حاوى قواعد مهمّى است ـ بايسته است.
2. آشنا بودن به مضمون و سياق خود قرآن
در قرآن قرينه هايى هست كه بعضى پيوسته و برخى ناپيوسته است و براى فهم مقصود هر گوينده، مناسب ترين شيوه آن است كه سخنان او را در كنار هم و مرتبط با هم بنگريم و اين شيوه در ارزيابى و نتيجه گيرى مفيد است.
3. سنت معصوم عليه السلام
از جمله شئون پيامبر صلى الله عليه و آله و امامان عليهم السلام، تبيين مقاصد كتاب الهى است: «وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ».[1]
علامه طباطبايى مى نويسد: «اين آيه مباركه، دليل بر حجّيت سخن پيامبر اكرم در شرح آيات قرآن كريم است».[2] سنّت و سخن معصوم عليه السلام در تفسير و تبيين قرآن و تعليم شيوه تفسير به مردم و تبيين تأويل و تعليم راهيابى به بطون قرآن، نقش اساسى دارد.
4. عقل و تفكر خلاق
مفسّر و بهره گيرنده از قرآن، بايد عقل فعّال و تفكّر خلاق داشته باشد تا بتواند با استفاده از اين ابزار به طور صحيح و دقيق، معارف دينى را از آيات قرآنى استخراج كند.
5. جامع نگرى
گفتنى است دين مجموعه عقايد و آموزه هايى است كه بايد با هم سازگار باشد؛ ازاين رو در برداشت از قرآن، بايد هر مفهوم قرآنى، در مجموعه آموزه هاى دينى ـ كه از منابع اصلى به دست آمده ـ نگريسته شود. فهم عميق معانى قرآن، نياز به تلاش علمى بسيار دارد؛ از اين رو مفسرانى موفق بوده اند كه كوله بارى از پيشينه علمى و تحقيقى بر دوش آنان بوده است.[3]
پی نوشت ها
__________________
[1]. نحل 16، آيه 44.
[2]. الميزان، ج 12، ص 261.
[3]. براى آگاهى بيشتر در اين زمينه به كتاب هاى علوم قرآنى مراجعه شود؛ از جمله:
الف. دزفولى، كمال، شناخت قرآن؛
ب. بهشتى، محمدحسين، روش برداشت از قرآن؛
ج. سعيدى روشن، محمدباقر، علوم قرآنى.
منبع: http://www.porseman.org/showarticle.aspx?id=2185