0

ترجمه اشعار و آهنگها

 
fatemeh_75
fatemeh_75
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1388 
تعداد پست ها : 10557
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:ترجمه اشعار و آهنگها
پنج شنبه 27 آبان 1395  9:49 AM

Hiding My Heart


 

 This is how the story went
ماجرا اینطوری شروع شد که
I met someone by accident

 من اتفاقی یک نفر رو دیدم..
who blew me away
کسی که قلب من رو منفجر کرد
blew me away
وجود من رو منفجر کرد
And It was in the darkest of my days
و اون جزوه تاریکترین روز های من بود
When you took my sorrow and you took my pain
تو غم و درد من رو با خودت بردی
And buried them away, you buried them away
و اون ها رو به خاک سپردی
I wish I could lay down beside you

 کاش میتونستم کنارت بخوابم
When the day is done
وقتیکه شب میشه
And wake up to your face against the morning sun
و صورتم در مقابل صورتت باشه وقتی صبح میشه
But like everything I’ve ever known
اما مثل هر چیزی که تاحالا فهمیدم
you’ll disappear one day
تو یک روز میری
So I’ll spend my whole life hiding my heart away
پس من در طول زندگیم قلبم رو ب دور از تو پنهان میکنم
Dropped you off at the train station

 تورو در ایستگاه قطار پیاده کردم
Put a kiss on top of your head
بوسهای بر سرت زدم
And watched you wave
و دست تکان دادن تورو نگاه کردم
And watched you wave
Then I went on home to my skyscrapers
من به خونم درون آسمون خراش برگشتم
Neon lights and waiting papers
چراغهای نعون و کاغذهای انتظار
That I call home
که من زنگ زدمبه خونه

 I call that home
که من زنگ زدمبه خونه
*تکراری*
I wish I could lay down beside you
When the day is done
And wake up to your face against the morning sun
But like everything I’ve ever known
You’ll disappear one day
So I’ll spend my whole life hiding my heart away
Away, yeah
Woke up feeling heavy hearted
وقتی از خواب بیدار شدم احساس کردم شدیدا ضربه دیدم

 I’m going back to where I started
دارم به سمت جایی میرم که از اول شروع کرده بودم
The morning rain
بارون صبح گاهی
The morning rain
بارون صبح گاهی
And though I wish that you were here
و دارم فکر میکنم که کاش تو اینجا بودی
on that same old road that brought me here
روی همون راه قدیمی که من رو به اینجا کشونده
It’s calling me home
این فراخوانی من به خونست…

 It’s calling me home
این فراخوانی من به خونست…
*تکراری*
I wish I could lay down beside you
When the day is done
And wake up to your face against the morning sun
But like everything I’ve ever known
You’ll disappear one day
So I’ll spend my whole life hiding my heart away
I can’t spend my whole life hiding my heart away
من نمیتونم کل زندگیم قلبم رو از تو دور کنم

آفتاب آمد دلیل آفتاب     گر دلیلت باید از وی رخ متاب

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها