پاسخ به:ترجمه اشعار و آهنگها
دوشنبه 24 آبان 1395 4:54 PM
So little to say, but so much time
حرفهای کمی برای گفتن هست، ولی زمان زیادی مونده
Despite my empty mouth, the words are in my mind
با اینکه دهانم خالی از کلمه هست، ذهنم پر از کلماته
Please wear the face, the one where you smile
خواهش میکنم اون چهره ای رو بپوش که لبخند میزنه
Because you lighten up my heart when I start to cry
چون تو قلبم رو شاد میکنی وقتی شروع به گریه میکنم
Forgive me, first love, but I’m tired
من رو ببخش عشق اول
I need to get away to feel again
من باید )از تو( دور بشم تا بتونم دوباره )چیزی( حس کنم
,Try to understand why
بفهم که چرا )دارم این کارو میکنم(
don’t get so close to change my mind
زیاد )به من( نزدیک نشو تا نظرم رو عوض کنم
,Please wipe that look out of your eyes
خواهش میکنم اون نگاه رو از چشمات پاک کن
it’s bribing me to doubt myself
داره باعث میشه که به خودم شک کنم
Simply, it’s tiring
خیلی ساده، خسته کنندس
This love has dried up and stayed behind
این عشق خشک شده و پشت سر مونده
And if I stay, I’ll be alive
و اگه من بمونم، زنده میمونم
Then choke on words I’d always hide
بعد، موقع حرف زدن احساس خفگی میکنم و برای همیشه پنهان میشم
Excuse me, first love, but we’re through
ببخشید عشق اول، ولی ما دیگه رابطمون تموم شده
I need to taste the kiss from someone new
من باید طعم بوسه رو از یک نفر دیگه بچشم
Forgive me, first love, but I’m too tired
ببخشید عشق اول، ولی من خیلی خستم
I’m bored to say the least and I, I lack desire
من از گفتن کمترین چیزها حوصلم سر میره و من، من علاقه ای ندارم
Forgive me, first love
من رو ببخش عشق اول
Forgive me, first love
من رو ببخش عشق اول
Forgive me, first love
من رو ببخش عشق اول
Forgive me, first love
من رو ببخش عشق اول
Forgive me, forgive me, first love
من رو ببخش، ببخش، عشق اول
Forgive me, first love
من رو ببخش عشق اول
آفتاب آمد دلیل آفتاب گر دلیلت باید از وی رخ متاب