بعضی مواقع خداوند متعال برآورده شدن حاجت انسان را متوقف بر تلاش خود ما کرده است، مثلا اگر کسی بدون تلاش و زحمت از خدا بخواهد که او را در امتحان موفق کند، این دعا اصلا معقول نیست و اگر اجابت شود، در حق دیگران ظلم شده است.
عقیق: شاید بارها این سؤال را از افراد مختلف شنیده باشیم و یا برای خودمان چنین چیزی پیش آمده باشد که چرا بعضی وقتها دعاهایمان به درجه اجابت نمیرسد. آنچه در این نوشتار میخوانید پاسخی است به این پرسش!
باید به خداوند مهربان اعتماد کرد و همیشه در مسیر بندگی او گام برداشت و در تمام حالات سعی و تلاش خود را انجام داد، حال اگر دعای ما مستجاب شد، که شد؛ و در غیر اینصورت، باید به خود بگوییم حتما به صلاح من نبوده که مستجاب نشده است، زیرا خداوند متعال که بخیل نیست و هر کاری انجام دهد به صلاح ماست.
خداوند متعال با قدرت بینهایت خویش انسان را آفرید و او را گرامی داشت و فرمود: «وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنی آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّیِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلى کَثیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضیلا؛ ما فرزندان آدم را کرامت بخشیدیم و بر دریا و خشکى سوار کردیم و از چیزهاى خوش و پاکیزه روزى دادیم و بر بسیارى از مخلوقات خویش برتری دادیم». بنابراین انسان موجودی ارزشمند و متعالی است که خداوند متعال او را برای خود و برای عبادت خویش آفرید و فرمود: « وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُون؛ و من جنّ و انس را نیافریدم، مگر براى اینکه منرا پرستش کنن».
از طرفی خداوند متعال انسان را مختار خلق کرد و به او احازه داده زندگی خود را رقم بزند و هر کاری دوست دارد و خود انتخاب میکند انجام دهد، به همین خاطر فرمود: «إِنَّا هَدَیْناهُ السَّبیلَ إِمَّا شاکِراً وَ إِمَّا کَفُوراً؛ ما راه را به او نشان دادیم یا سپاسگزار خواهد بود یا ناسپاس». یعنی این خود انسان است که مسیر هدایت یا شقاوت را طی کرده و با اختیار خود سرنوشت خود را رقم خواهد زد. همچنین خداوند متعال در آیه دیگری فرمود: «وَ أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى؛ و براى آدمى جز آنچه به سعى و عمل خود انجام داده (ثواب و جزایى) نخواهد بود؟». این آیات به صراحت بیان میکنند انسان باید هم مسیر زندگی خود را انتخاب کند و هم در راه رسیدن به آنها باید تلاش کند.
بر این اساس سختی و مشکلات ما دو دسته هستند:
برخی از مشکلات را ما خود، برای خودمان ایجاد میکنیم، مثلاً شخصی با اراده و اختیار خود به اعتیاد روی آورده به مشکلات دیگری که بعد از آن به وجود میآید مبتلا میشود، اینجا شخص معتاد فقط باید خود را ملامت کند، چرا که او با سوء اختیار خود، خود را به این مشکلات مبتلا کرده است؛ و یا مثلاً شخص تاجری با ندارمکاریهای خود اسباب ورشکستگی خود را فراهم آورد و در مشکلات بعد از آن فرو رود؛ و یا مثلا دختری بر اثر ندانم کاری خود علی رغم اینکه دین مبین اسلام رابطه با نامحرم را حرام کرده است، باز به این روابط روی آورد و بیآبرو شود و به مشکلات بعدی دچار شود، در اینگونه موارد تنها خود او مقصر است و تنها باید خود را ملامت کند.
البته ناگفته نماند که اگر کسی حتی بعد از این مشکلاتی که خود او نیز به وجود آورده، به خدا توکل کند و از خدا کمک بخواهد، خداوند متعال هم او را کمک خواهد کرد، ولی نباید انتظار زیادی داشت، زیرا خداوند متعال ما را از این کارها بر حذر داشته بود، اما ما خود رعایت نکردهایم.
برخی دیگر از مشکلات مانند به دنیا آمدن در خانوادهای فقیر، بیماری، مرگ و ... نیز برای امتحان آدمی است؛ یعنی خدا خودش انسان را به این موارد مبتلا میکند که ایمان ما را محک بزند و معلوم شود انسان از دین خارج شده و کفر میگوید و به گناهانی مانند دزدی، خودفروشی و فساد و ... روی میآورد یا صبر کرده و بر خدا توکل میکند. این امتحانات برای همه هست و هیچ کسی را پیدا نمیکنید که امتحان نشود، اتفاقا بر عکس چیزی که در ذهن مردم است، طبق روایاتی که از معصومین به ما رسیده است، هر چه ایمان انسان بیشتر شود بلا و مصیبتها و سختیهای او نیز بیشتر میشود؛ به طور مثال امام صادق(ع) از پیامبر اکرم(ص) نقل کردند که حضرت فرمودند: «به راستی که بلای عظیم اجر و مزدی عظیم را خواهد داشت، هر گاه خداوند متعال بندهای را دوست داشته باشد، او را به بلای عظیمی مبتلا میکند، و اگر او به آن بلا راضی باشد، خداوند متعال نیز از او راضی شده و اگر از بلا شکایت کند و ناراحت باشد، خداوند متعال نیز ناراضی خواهد بود». همچنین امام صادق(ع) فرمودند: «شدیدترین مردم از حیث بلا، انبیا هستند و سپس اوصیای آنها و سپس کسانیکه از آنها تبعیت میکنند».
پس بلا و مصیبت برای همه انسان به خصوص انسانهای مؤمن و با ایمان وجود دارد و گریزی از آن نیست؛ اما اینکه برخی میگویند اگر خدا مهربان هست، چرا ما را به بلا را مبتلا میکند، سخن درستی نیست، بلکه برعکس است، چون ما را دوست دارد، به بلا مبتلا میکند، یعنی بلای خدا از روی مهربانی است، نه از روی عصبانیت. بنابراین ما باید تفکر خود را تغییر دهیم و به بلاها با دید دیگری نگاه کنیم.
اما اینکه برخی میگویند: چرا خدا در مشکلات کنار ما نیست، این سخن هم درست نیست، بلکه خداوند متعال در تمام لحظلات و حتی در اوج بلا و مصیبتها در کنار ماست و ما را میبیند و از تمام حالات ما خبر دارد و ما را کمک میکند؛ اما همانطور که گفتم گاهی بلا به نفع ماست و نباید از خدا ناراحت باشیم و انتظار داشته باشیم سریع این بلا را دفع کند؛ زیرا اگر به زندگی ائمه اطهار(ع) نگاه کنیم، خواهیم دید که زندگی آنها پر بوده است از بلا و مصیبت، مثلا چه کسی به اندازه اباعبدالحسین(ع) در کربلا مصیبت دیده است.
اما اینکه برخی فکر میکنند که چون خدا مهربان است، باید تمام خواستههای ما را اجابت کرده و دعای ما را مستجاب کند، این هم به صورت مطلق درست نیست، زیرا لازمه مهربانی خدا این است که هر کاری که به صلاح ما باشد را انجام دهد، و لو اینکه به مذاق ما خوش نیاید، یعنی ممکن است کاری به نفع ما باشد و ما خود اطلاع نداشته باشیم و فکر کنیم این کار به صلاح ما نیست، و در آینده متوجه شویم به صلاح نبوده است. درست مثل بچهای که از شما چاقو را میخواهد، شما میدانید که با چاقو دست خود را میبرد، به همین خاطر هر چه او اصرار و گریه کند، به او چاقو را نمیدهید.
انسان نیز این چنین است، چون از آینده خبر ندارد، ممکن است چیزی را از خدا بخواهد که به صلاح او نباشد و در این خواستن هم اصرار داشته باشیم، اما چون خداوند متعال ما را دوست دارد، آن حاجت را برآورده نمیکند.
بعضی مواقع نیز خداوند متعال برآورده شدن حاجت انسان را متوقف بر تلاش خود ما کرده است، مثلا اگر کسی بدون تلاش و زحمت از خدا بخواهد که او را در امتحان موفق کند، این دعا اصلا معقول نیست، زیرا اگر اجابت کند، در حق دیگران ظلم کرده است، بنابراین اجابت این نوع دعا متوقف بر تلاش خود ماست.
در کل باید به خداوند متعال و مهربانی او اعتماد کرد، همیشه در مسیر بندگی او گام برداشت و در تمام حالات سعی و تلاش خود را انجام داد، حال اگر دعای ما مستجاب شد، که شد؛ و در غیر اینصورت، باید به خود بگوییم حتما به صلاح من نبوده که مستجاب نشده است، زیرا خداوند متعال که بخیل نیست و هر کاری انجام دهد به صلاح ماست.
منبع:فارس