همه چيز از رولد دال
چهارشنبه 15 دی 1389 12:55 AM
از روزنامه ي جام جم _ نسل 3
حتي اگر هيچيک از آثار رولد دال را هم نخوانده باشيد ، فيلم (( چارلي و کارخانه شکلات سازي)) که همين يکي دو سال پيش در جهان اکران شد و از تلويزيون ما نيز پخش شد ، به حد کافي براي همه آشناست . اين فيلم با وجود کارگرداني قوي (( تيم برتون )) از چنان پشتوانه ي محکم داستاني برخوردار بود که نام رولد دال را يک بار ديگر و اين بار 15 سال پس از مرگش در جهان مطرح کرد.
رولد دال که در ايالت ولز انگليس به دنيا آمد ، زاده ي پدر و مادري نروژي است ، آن هم در خانواده اي شلوغ و پرحمعيت که در برگيرنده ي هفت بچه بود . پدر او وقتي رولد 3 سال داشت از دنيا رفت و مادر جوانش زندگي بچه ها را به خوبي اداره کرد . پسرک علاقه ي چنداني به مدرسه نداشت و با پانسيون هاي شبانه روزي انگليس که کنترل سخت کاتوليکي بر آن حاکم بود کنار نمي آمد.
از همين جا همان نبرد خير و شر در وجود او رخنه کرد . بچه ها مجبور بودند به عنوان نوکر در خدمت سال بالايي ها باشند ، اما مي توانستند دق دلي شان را سر کلاس درس خالي کنند.
همه ي خاطرات پر از شيطنت در داستان هاي متعددي که او براي بچه ها نوشته است ، به نوعي حضور يافته اند ؛ از لذت خوردن شکلات که سالي يکبار در مدرسه ي شبانه روزي به عنوان هديه دريافت مي کردند تا توسري هايي که روزگاري نصيبش شده بود . شايد همين خاطرات رولد دال ماجراجو را از ادامه تحصيل بازداشته و در جستجوي يافتن دنياهاي جديد به آفريقا و سرزمين هاي دور دست کشانده باشد . از وارد شرکت نفت شد و در جريان ماموريت هاي آن به آفريقا رفت . مواجه شدن با يک مار بزرگ و شيري که در يکي از داستان هايش آمده است نيز برگرفته از تجربيات واقعي خود اوست.
بعد هم جنگ جهاني دوم و حضور او به عنوان خلبان در اسکادران هوايي ديگر اوج ماجرا بود . ماجرايي که خلبان جوان را سرانجام وادار کرد تا در پي يک حمله ي هوايي از دست هواپيماهاي دشمن فرار کند و در صحراهاي آفريقا فرودي اجباري داشته باشد ، استخوان جمجمه اش شکست و تا مدت ها بينايي خود را از دست داد و بيني آسيب ديده اش را هميشه با خود داشت تا يادآور روحيه ي ماجراجويي اش باشد.
داستان هاي رولد دال درباره ي جنگ و رسته ي هوايي و موجودات خيالي بدجنسي که در کار پرواز اختلال ايجاد مي کردند ، اولين داستاني است که او اقدام به انتشار آن کرد و افسر مافوق او آنقدر آن را پسنديد که داستان را به والت ديزني داد و انيميشن ساز بزرگ نيز درصدد برآمد تا بر مبناي آن کارتوني بسازد. پايان يافتن جنگ آن ها را از صرافت اين کار انداخت و سرانجام اولين اثر رولد دال به صورت کتابي مصور در آمريکا منتشر شد.
آثار بعدي او که در برگيرنده ي تعداد زيادي از داستان هاي کودکانه است پس از آن پشت سر هم در آمريکا و انگليس چاپ شد و تصوير سازان مشهوري براي آن ها تصوير سازي کردند . توقف بر فراز ليبي ، کاتينا ، فقط همين ، شمشير ، مواظب سگ باش ، جادوگران ، ماتيلدا ، تنها رفتن و انگشت جاديي بخشي از اين آثار هستند.
با اينکه کتاب هاي بسياري براي بچه ها نوشت ، اما فقط نويسنده ي کتاب کودک و نوجوان نيست ، بلکه داستان هاي کوتاه او در نوع خود بي نظير و شگفت انگيز هستند. او براي نوشتن اين داستان ها که بيش از 60 عنوان را دربرمي گيرند ، سه بار جايزه ي ادبي آلن پو را از آن خود کرد و داستان او توسط يان فلمينگ براي نوشتن داستان هاي جيمزباند مورد استفاده قرار گرفت. آلفرد هيچکاک نيز تعدادي از داستان هاي او را براي ساخت فيلم برگزيد.
بررسي ويژگي هاي ناشناخته ي انسان ها ، عکس العمل هاي سخت رذيلانه و غيرمنتظره و آدم هايي که در ظاهر بسيار معمولي هستند اما در عمل کاملا با آنچه در بدو امر درباره ي آن ها مي انديشيديم متفاوتند ، دستمايه ي اصلي داستان هاي رولد دال را تشکيل مي دهند. او آدم ها را با دقيق ترين صفت ها موشکافي مي کند و به اين ترتيب روحيات دروني آن ها را باز مي نمايد.
کلک هاي فرومايه اي که آدم ها براي موفقيت به يکديگر مي زنند و چهره ي بسيار موجهي که در ظاهر از خود بروز مي دهند ، چنان متضاد است و او چنان استادانه از تضاد اين دو پاياني شگفت انگيز و غير منتظره را رقم مي زند که از همين رو استاد پايان هاي غير منتظره لقب گرفته است. علاوه بر همه ي اين ها عنصر وحشت که با اين داستان ها در هم تنيده شده ، چنان تأثيرگذار است که موجب جلب کارگردان بزرگ ژانر وحشت يعني آلفرد هيچکاک به سوي آن ها شده است.
مردي که پوست ديگران را مي کند ، زن پيري که سرانجام در انتهاي عمر از شوهر خبيثش انتقام مي گيرد و براي اين کار غير منتظره ترين لحظه ها و روش را برمي گزيند يا گربه اي که روح مردي بزرگ و چهره اي تاريخي در وجودش حلول کرده ، بخشي از تخيلات به شدت باورپذير اين نويسنده ي متفاوت است.
حمله ي اسرائيلي ها به کشور لبنان در سال 1982 موجب شد تا اين نويسنده ي نامدار بارها اعلام کند که ضد اسرائيل است و تا آخر عمر با سياست هاي غيرانساني مخالفت کرد.
داستان هاي دال منبع خوبي براي تقويت حس تخيل و نگاه متفاوت به جهان پيرامون محسوب مي شود.
حتي اگر هيچيک از آثار رولد دال را هم نخوانده باشيد ، فيلم (( چارلي و کارخانه شکلات سازي)) که همين يکي دو سال پيش در جهان اکران شد و از تلويزيون ما نيز پخش شد ، به حد کافي براي همه آشناست . اين فيلم با وجود کارگرداني قوي (( تيم برتون )) از چنان پشتوانه ي محکم داستاني برخوردار بود که نام رولد دال را يک بار ديگر و اين بار 15 سال پس از مرگش در جهان مطرح کرد.
رولد دال که در ايالت ولز انگليس به دنيا آمد ، زاده ي پدر و مادري نروژي است ، آن هم در خانواده اي شلوغ و پرحمعيت که در برگيرنده ي هفت بچه بود . پدر او وقتي رولد 3 سال داشت از دنيا رفت و مادر جوانش زندگي بچه ها را به خوبي اداره کرد . پسرک علاقه ي چنداني به مدرسه نداشت و با پانسيون هاي شبانه روزي انگليس که کنترل سخت کاتوليکي بر آن حاکم بود کنار نمي آمد.
از همين جا همان نبرد خير و شر در وجود او رخنه کرد . بچه ها مجبور بودند به عنوان نوکر در خدمت سال بالايي ها باشند ، اما مي توانستند دق دلي شان را سر کلاس درس خالي کنند.
همه ي خاطرات پر از شيطنت در داستان هاي متعددي که او براي بچه ها نوشته است ، به نوعي حضور يافته اند ؛ از لذت خوردن شکلات که سالي يکبار در مدرسه ي شبانه روزي به عنوان هديه دريافت مي کردند تا توسري هايي که روزگاري نصيبش شده بود . شايد همين خاطرات رولد دال ماجراجو را از ادامه تحصيل بازداشته و در جستجوي يافتن دنياهاي جديد به آفريقا و سرزمين هاي دور دست کشانده باشد . از وارد شرکت نفت شد و در جريان ماموريت هاي آن به آفريقا رفت . مواجه شدن با يک مار بزرگ و شيري که در يکي از داستان هايش آمده است نيز برگرفته از تجربيات واقعي خود اوست.
بعد هم جنگ جهاني دوم و حضور او به عنوان خلبان در اسکادران هوايي ديگر اوج ماجرا بود . ماجرايي که خلبان جوان را سرانجام وادار کرد تا در پي يک حمله ي هوايي از دست هواپيماهاي دشمن فرار کند و در صحراهاي آفريقا فرودي اجباري داشته باشد ، استخوان جمجمه اش شکست و تا مدت ها بينايي خود را از دست داد و بيني آسيب ديده اش را هميشه با خود داشت تا يادآور روحيه ي ماجراجويي اش باشد.
داستان هاي رولد دال درباره ي جنگ و رسته ي هوايي و موجودات خيالي بدجنسي که در کار پرواز اختلال ايجاد مي کردند ، اولين داستاني است که او اقدام به انتشار آن کرد و افسر مافوق او آنقدر آن را پسنديد که داستان را به والت ديزني داد و انيميشن ساز بزرگ نيز درصدد برآمد تا بر مبناي آن کارتوني بسازد. پايان يافتن جنگ آن ها را از صرافت اين کار انداخت و سرانجام اولين اثر رولد دال به صورت کتابي مصور در آمريکا منتشر شد.
آثار بعدي او که در برگيرنده ي تعداد زيادي از داستان هاي کودکانه است پس از آن پشت سر هم در آمريکا و انگليس چاپ شد و تصوير سازان مشهوري براي آن ها تصوير سازي کردند . توقف بر فراز ليبي ، کاتينا ، فقط همين ، شمشير ، مواظب سگ باش ، جادوگران ، ماتيلدا ، تنها رفتن و انگشت جاديي بخشي از اين آثار هستند.
با اينکه کتاب هاي بسياري براي بچه ها نوشت ، اما فقط نويسنده ي کتاب کودک و نوجوان نيست ، بلکه داستان هاي کوتاه او در نوع خود بي نظير و شگفت انگيز هستند. او براي نوشتن اين داستان ها که بيش از 60 عنوان را دربرمي گيرند ، سه بار جايزه ي ادبي آلن پو را از آن خود کرد و داستان او توسط يان فلمينگ براي نوشتن داستان هاي جيمزباند مورد استفاده قرار گرفت. آلفرد هيچکاک نيز تعدادي از داستان هاي او را براي ساخت فيلم برگزيد.
بررسي ويژگي هاي ناشناخته ي انسان ها ، عکس العمل هاي سخت رذيلانه و غيرمنتظره و آدم هايي که در ظاهر بسيار معمولي هستند اما در عمل کاملا با آنچه در بدو امر درباره ي آن ها مي انديشيديم متفاوتند ، دستمايه ي اصلي داستان هاي رولد دال را تشکيل مي دهند. او آدم ها را با دقيق ترين صفت ها موشکافي مي کند و به اين ترتيب روحيات دروني آن ها را باز مي نمايد.
کلک هاي فرومايه اي که آدم ها براي موفقيت به يکديگر مي زنند و چهره ي بسيار موجهي که در ظاهر از خود بروز مي دهند ، چنان متضاد است و او چنان استادانه از تضاد اين دو پاياني شگفت انگيز و غير منتظره را رقم مي زند که از همين رو استاد پايان هاي غير منتظره لقب گرفته است. علاوه بر همه ي اين ها عنصر وحشت که با اين داستان ها در هم تنيده شده ، چنان تأثيرگذار است که موجب جلب کارگردان بزرگ ژانر وحشت يعني آلفرد هيچکاک به سوي آن ها شده است.
مردي که پوست ديگران را مي کند ، زن پيري که سرانجام در انتهاي عمر از شوهر خبيثش انتقام مي گيرد و براي اين کار غير منتظره ترين لحظه ها و روش را برمي گزيند يا گربه اي که روح مردي بزرگ و چهره اي تاريخي در وجودش حلول کرده ، بخشي از تخيلات به شدت باورپذير اين نويسنده ي متفاوت است.
حمله ي اسرائيلي ها به کشور لبنان در سال 1982 موجب شد تا اين نويسنده ي نامدار بارها اعلام کند که ضد اسرائيل است و تا آخر عمر با سياست هاي غيرانساني مخالفت کرد.
داستان هاي دال منبع خوبي براي تقويت حس تخيل و نگاه متفاوت به جهان پيرامون محسوب مي شود.