جلال آل احمد
چهارشنبه 15 دی 1389 12:42 AM
جلال آل احمد در پنج شنبه يازدهم آذر 1302 هجري شمسي مطابق با بيست و يکم شعبان 1342 در محله سيد نصرالدين [محله بازار ] تهران و در خانوادهاي مذهبي- روحاني به دنيا آمد .
پدرش سيد احمد طالقاني امام جماعت مسجد پاچنار و از روحانيان برجستهي زمان خود بود و مادرش خواهر زادهي شيخ آقابزرگ تهراني صاحب الذريعه بود.
مراحل زندگي آل احمد را ميتوان در پنج دورهي زماني زير خلاصه کرد :
1. 1322-1302: دوران کودکي و نوجواني؛
2. 1326- 1322: دوران جواني و عضويت در حزب توده؛
3. 1332-1326: انشعاب از حزب توده و عضويت در حزب زحمتکشان و نيروي سوم؛
4. 1341- 1332: انشعاب از نيروي سوم و «نگريستن در خويش»؛
5. 1348- 1341: در جستجوي اصالتها و تامل در «غربزدگي» تا وفات.
دوران کودکي و نوجواني جلال در نوعي رفاه اشرافي روحانيت گذشت. پس از اتمام دوران دبستان، پدر جلال به او اجازهي درس خواندن در دبيرستان را نداد و او را براي آموختن دورس حوزوي به مدرسهي مروي فرستاد. جلال در اين دوره مخفيانه به کلاسهاس شبانهي دارالفنون ميرود .
جلال در سال 1322 وارد دانشسراي عالي تهران ميشود و در رشتهي ادبيات فارسي به تحصيل ميپردازد. وي در سال 1323 به حزب توده ميپيوندد و پلههاي ترقي را در اين حزب به سرعت طي ميکند. اولين مجموعه از قصههاي جلال به نام «زيارت» در مجلهي سخن شمارهي نوروز 1324 چاپ ميشود. از اين موقع به بعد قصههاي جلال در مجلهي «سخن» و «مردم براي روشنفکران» چاپ ميشود. جلال در اسفند 24 قصههاي چاپ شدهاش را در در کتاب «ديد و بازديد» گردآوري مي کند .
در سال 1325 مدير داخلي «ماهنامهي مردم» به سردبيري احسان طبري مجلهي تئوريک حزب توده ميشود. وي در همان سال همچنين مدير داخلي هفتهنامهي «بشر براي دانشجويان» ارگان دانشجويان حزب توده به مدير مسئولي کيانوري ميشود. جلال در طول چهار سال عضويت در حزب توده (1323 تا 1326) از يک عضو عادي به عضويت در کميتهي حزبي تهران و نمايندگي کنگره در ميآيد.
آل احمد با ديدن بي صداقتي رهبران حزب توده و وابستگي اين حزب به روسيه، در آذر 1326 به اتفاق جمعي از حزب توده انشعاب ميکند. آل احمد پس از انشعاب، شروع به نوشتن کتاب سه تار مي کند. او در اين کتاب سخت گيري هاي مذهبي را مورد انتقاد قرار مي دهد. وي هم چنين به ترجمه و چاپ چندين رمان از زبان فرانسه مي پردازد. قمار باز از داستايوفسکي (1327)، بيگانه از آلبر کامو (1328)، سوء تفاهم از آلبرکامو (1329) و دست هاي آلوده از سارتر (1331). وي هم چنين زن زادي را در 1331 مي نويسد و بازگشت از شوروي اثر آندره ژيد را ترجمه مي کند.
آلاحمد در 1327 در اتوبوس اصفهان به تهران با سيمين دانشور، مترجم و داستاننويس، آشنا شد و در 1329 با وي ازدواج کرد. پدر آلاحمد با ازدواج او با دانشور مخالف بود و در روز عقد به قم رفت و سالها به خانه? آنها پا نگذاشت .
جلال آل احمد در اوج تلاش براي شناخت اصالتهاي خويش، در عين ناباوري در تاريخ 18 شهريور 1348، در اسالم گيلان، وفات ميکند. در باب چگونگي مرگ وي اختلاف نظر وجود دارد و برخي مرگ او را مشکوک دانستهاند .
بعضي از آثار مهم
اورازان 1333
مدير مدرسه 1337
غربزدگي 1341
سنگي بر گوري نوشته ي 1342 چاپ 1360
نفرين زمين 1346