0

اشعار شب عاشورا

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شب عاشورا
شنبه 8 آبان 1395  12:43 AM

اشعار ماه محرم - عصر عاشورا - یاسر مسافر

 

آنجا که اشک پای غمت پا گرفت و بعد...

بغضی میان سینه من جا گرفت و بعد...

 

وقتی که ذوالجناح بدون تو بازگشت

این دخترت بهانه بابا گرفت و بعد ...

 

ابری سیاه بر سر راهم نشسته بود

ابری که روی صورت من را گرفت و بعد

 

انگار صدای مادری دلخسته می رسید

آری صدای گریه ی زهرا گرفت و بعد

 

همراه آن صدا تمامیِّ کودکان

ذکر محمدا و خدایا گرفت و بعد

 

هر کس که زنده بود از اهل خیام تو

مویه کنان شد و ره صحرا گرفت و بعد

 

دور از نگاه علمدار لشگرت

آتش به خیمه های تو بالا گرفت و بعد

 

((پس بر سنان کنند سری را که جبرئیل

شوید غبار گیسویش از آب سلسبیل))

 

یاسر مسافر

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها