0

اشعار شب عاشورا

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شب عاشورا
شنبه 8 آبان 1395  12:17 AM

محمد عظیمی-شب عاشورا

 

سپهر چشم من خسته حال بارانیست

به دور خیمه علمدار در نگهبانیست


شبی دگر ز سغر مانده، جمعمان جمع است

فضا صمیمی و این شام شام پایانیست


فضای سینه ام آکنده است از غم دوست

ز فرط عشق برادر به دل دگر جا نیست


یکی کفن به تن و دیگری حنا بسته

بساط عشق مهیّا برای مهمانیست


هراس و هول گرفته دل مرا، آری

هوای دیده ی زینب عجیب طوفانیست


برای آنکه نبیند حسین حال مرا

به زیر چادر من گریه نیز پنهانیست

 

 

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها