اهل بیت چه کسانی هستند؟
دوشنبه 3 آبان 1395 2:46 PM
اهل بیت پیامبر گرامی اسلام (ص) در اصطلاح به پنج تن آل عبا؛ یعنی حضرت محمد (ص)، علی، فاطمه، حسن و حسین (ع) گفته می شود. دلیل آن، روایات فراوانی است که محدثان و علمای شیعه و اهل سنت از پیامبر (ص) نقل کرده اند، این روایات در بیش از هفتاد منبع معروف اهل سنت و منابع شیعی آمده است.
اهل بیت، اصطلاحی قرآنی، حدیثی و کلامی، به معنای خانواده ی پیامبر گرامی اسلام (ص) است. این اصطلاح در این معنا تنها یک بار در قرآن کریم در آیه ی تطهیر؛ یعنی آیه ی 33 سوره ی احزاب به کار رفته است. «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا»؛ «همانا خدا می خواهد آلودگی را از شما خاندان پیامبر بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند».
متکلمان، محدثان و مفسران قرآن مجید، اصطلاح «اهل البیت» را که در قرآن مجید به کار رفته به مفهوم خاص به کار برده اند.
اما در این باره که این مفهوم خاص شامل چه کسانی می شود، میان مفسران، محدثان و متکلمان اختلاف نظر وجود دارد:
برخی از مفسران اهل سنت و همه ی مفسران شیعه این نظر را مورد نقد قرار داده و گفته اند: اگر منظور از اهل بیت در این آیه همسران پیامبر (ص) بود، مناسب بود که مانند عبارات قبل و بعد که خطاب به آنان به صورت جمع مؤنث است، در این آیه هم خداوند می فرمود: «انما یرید الله لیذهب عنکن الرجس اهل البیت و یطهرکن تطهیراً» در حالی که چنین نیست و خطاب در این آیه به صورت جمع مذکر (عنکم و یطهرکم) است و این نشان می دهد که دید گاه این گروه صحیح نیست.
اما استناد آنان به روایت نیز مورد تردید قرار گرفته است. از جمله ابوحیان غرناطی – که خود از اهل سنت است – می گوید: انتساب روایت به ابن عباس درست نیست. ابن کثیر نیز گفته است که اگر منظور از این روایت، آن باشد که شأن نزول آیه ی تطهیر، زنان پیامبرند، این سخن صحیح است، اما اگر منظور این است که مراد و مصداق آیه زنان پیامبر (ص) باشند و نه دیگران این سخن صحت ندارد، زیرا روایات فراوانی این نظر را رد می کند[2].
البته، همان طور که اشاره کردیم سخن ابن کثیر - در این که شأن نزول آیه ی تطهیر زنان پیامبرند -، هم صحیح نیست؛زیرا که اولاً: این نظر مخالف سیاق آیات است. ثانیاً: مخالف روایاتی است که خود به آنها اذعان نموده است.
تنها پرسشی که به ذهن می آید، این است که چگونه در میان بحث از وظایف همسران پیامبر (ص) مطلبی گفته شده است که شامل همسران پیامبر نیست.
در پاسخ به این پرسش جواب های متعددی وجود دارد. از جمله ی آنها پاسخ هایی است که به آنها اشاره می شود. الف: طبرسی می گوید: این تنها مورد نیست که در قرآن آیاتی در کنار هم قرار دارند که از موضوعات مختلفی سخن می گویند. قرآن آکنده از این گونه موارد است. هم چنین در کلام فصحای عرب و اشعار آنان نیز نمونه های فراوانی از این دست دیده می شود[6].
ب: علامه طباطبایی (ره)؛ پاسخ دیگری بر این افزوده، و نوشته است: هیچ دلیلی در دست نیست که عبارت «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیراً» همراه این آیات نازل شده باشد، بلکه از روایات به خوبی استفاده می شود که این بخش جداگانه نازل گردیده، و به امر پیامبر (ص) یا هنگام گردآوری آیات قرآن پس از رحلت آن حضرت در کنار این آیات قرار داده شده است[7].
ج: در تفسیر نمونه چنین آمده است: پاسخ سومی که می توان از پرسش فوق داد، این است که قرآن می خواهد به همسران پیامبر (ص) بگوید: شما در میان خانواده ای قرار دارید که گروهی از آنان معصوم اند، کسی که در زیر سایه ی درخت عصمت و در کانون معصومان قرار گرفته، سزاوار است که بیش از دیگران مراقب خود باشد و فراموش نکند که انتساب او به خانواده ای که پنج معصوم پاک در آن است، مسئولیت های سنگینی برای او ایجاد می کند، و خدا و خلق خدا انتظارات فراوانی از او دارند.[8]
اما روایاتی که در مورد شأن نزول و مراد از آیه ی تطهیر نقل شده بسیار زیاد است و به چند دسته تقسیم می شود:
الف: روایاتی که به صراحت شأن نزول و مراد از آیه ی تطهیر و اصطلاح اهل بیت را پنج تن آل عبا دانسته اند.[9]
ب: روایات تأیید کننده ی حدیث کساء: روایاتی که از ابوسعید خدری و انس بن مالک، ابن عباس، ابوالحمراء و ابوبرزه وارد شده است که پس از ماجرای کساء و نزول آیه ی تطهیر، پیامبر گرامی اسلام(ص) مدت یک ماه، یا 40 روز، یا 6 تا 9 ماه به طور مداوم هنگام نماز صبح ، یا در وقت نمازهای پنج گانه به در خانه علی و فاطمه (ع) می رفت و می فرمود: «السلام علیکم اهل البیت و رحمة الله و برکاته، الصلاة یرحمکم الله» سپس آیه ی تطهیر را قرائت می فرمود.[10]
در شرح احقاق الحق[11] بیش از هفتاد منبع معروف اهل سنت در این باره گردآوری شده، و منابع شیعی در این زمینه بیش از این است.[12]
پس این مطلب از نظر روایات قطعی است که منظور از اهل بیت در آیه ی شریفه (احزاب، 33) پیامبر، علی، فاطمه، حسن و حسین (ع) می باشند.
لفظ اهل بیت(ع) در روایات بر بقیه ی امامان؛ یعنی از امام علی بن الحسین(امام سجاد) تا امام زمان (عج) نیز اطلاق شده است.
در روایات زیادی از پیامبر اکرم (ص) آمده است، منظور از اهل بیت در این احادیث، عترت و ذریه ی آن حضرت که دوازده امام معصوم (ع) باشند هست .[13]
رسول گرامی اسلام(ص) در حدیث مشهور« ثقلین»که در منابع حدیثی شیعه و اهل سنت به طور متواتر نقل شده است فرمودند:
«انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا بعدی ابداً فانهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض»؛[14]یعنی:"من در میان شما دو گوهر گرانبها باقی می گذارم. یکی کتاب خداوند و دیگری عترت و اهل بیت من که اگر به این دو تمسک نمایید و بپیوندید هرگز گمراه نخواهید شد و این دو از هم جدا نمی شوند تا در قیامت بر من در حوض کوثر وارد شوند."
و یا این که در حدیث مشهور سفینه فرمودند:
«انما مثل اهل بیتی فیکم کسفینة نوح من رکبها نجا و من تخلف عنها غرق».[15] همانا مثل اهل بیتم در میان شما، مانند کشتی نوح است که هر کس سوارش شود نجات یابد و هر کس از آن تخلف کند، غرق می گردد.
برای آگاهی بیشتر رجوع کنید به نمایه های:
علت محدود کردن اهل بیت به چند نفر، سؤال 243؛ اهل بیت علیهم السلام و آیهى 23 شورى (آیهى مودت)،سؤال 160.
[1] طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج22، ص 7.
[2] ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج5، ص452 – 453.
[3] فخرالرازی، تفسیر کبیر،ج 25، ص209؛ بیضاوی، انوار التنزیل و اسرار التأویل، ج 4، ص163، ابوحیان، البحر المحیط فی التفسیر، ج7، ص232.
[4] قرطبی، الجامع لاحکام القرآن،ج 14، ص183؛ آلوسی، روح المعانی، ج22، ص14.
[5] ابوحیان، البحر المحیط فی التفسیر ، ج7، ص 231 – 232.
[6] طبرسی، مجمع البیان،ج 7، ص560.
[7] علامه طبا طبائی، المیزان، ج16، ص312.
[8] تفسیر نمونه، ج 17، ص 295.
[9] طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج 22، ص 6-7 ؛ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج14، ص183؛ حاکم، المستدرک، ج2، ص416، 3146؛ بخاری، التاریخ، ج2، ص69 – 70 ؛ ترمذی،السنن، ج5، ص663.
[10] طبری،جامع البیان فی تفسیرالقرآن، ج22، ص 5-6؛ بخاری، الکنی، ص 25-26، احمد بن حنبل،مسند، ج3، ص259؛ حسکانی، شواهد التنزیل، ج2، ص11-15؛ سیوطی، درالمنثور، ج6، ص606-607.
[11] مرعشی، شرح الحقاق الحق، ج2،502–547، ج9، ص 2-91.
[12] در بخش هایی از این مقاله، کتاب شناخت نامه اهل بیت، به قلم علی رفیعی علامرودشتی ، ص 301 تا 308، مورد استفاده قرار گرفته است، برای آگاهی بیشتر به همان کتاب مراجعه شود.
[13] بحارالأنوار ج، 36،ص 336، ح199
[14] ترمذی، صحیح ، ج 2، ص 380 ؛احمد بن حنبل، مسند، ج 3، ص 17.
[15] حاکم، مستدرک الصحیحین، ج 2، ص 432؛ فیروزآبادی، فضائل الخمسة، ج 2، ص 65.