پاسخ به:زندگی نامه حضرت محمد (ص)
دوشنبه 26 مهر 1395 9:45 PM
در تاريخ امده:پيامبر (ص) در ان هنگام كه سه ساله بود و در نزد مادر رضاعي خود حليمه سعديه به سر مي برد، روزي به حليمه گفت: « اي مادر! چرا دو نفر از برادرانم را (منظور فرزندان حليمه هستند) در روز نميبينم؟»
حليمه گفت: انها روزها گوسفندان را به بيابان براي چراندن مي برند، اكنون در بيابان هستند. محمد (ص) گفت: چرا من همراه انها نروم؟
حليمه گفت: ايا دوست داري همرا انها به صحرا بروي؟
محمد (ص) گفت :اري
صبح بعد، حليمه، روغن بر موي محمد (ص) زد و يك «مهره يماني» (براي حفاظت او) بر گردنش اويخت.
محمد ص در همان دوران كودكي با خرافات و امور بيهوده مبارزه مي كرد، بي درنگ همان مهره را از گردن بيرون اورد و به دور انداخت سپس رو به حليمه كرد و فرمود:مادر جان! ارام بگير، اين چيست، من خدايي دارم كه مرا حفظ ميكند، نه مهره يماني.