0

تک سوپراستار سينماي ايران

 
nikaeen
nikaeen
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1389 
تعداد پست ها : 225
محل سکونت : اصفهان

تک سوپراستار سينماي ايران
سه شنبه 14 دی 1389  2:33 PM

نويسنده:سيامک رحماني
نمي دانم اين روايت چقدر موثق است اماچيزي است که بيشتر طرفداران فوتبال آن را شنيده اند؛ مي گويند چند دهه قبل يعني زماني که بکن بائر جوان تازه پا به توپ شده بود و استعدادش داشت رو مي شد ،آلمان ها که فهميدند او ممکن ستاره آينده فوتبال اين کشور باشد.برايش چند جور معلم گرفتند تا تربيتش کنند.آنها مي خواستند به جوان بي سروپايي که قراربود الگوي يک جامعه شود ياد بدهند، چطور در جمع صحبت کند. چطورمودبانه رفتارکند، چطورغذا بخورد، چطوربنشيند و چطوربلند شود. بکن بائربعدها بزرگ شد و سال ها کاپيتان تيم ملي آلمان بود و بعدها سرمربي تيم ملي شد و درفيفا و يوفا يکي از آدم هاي درجه يک بود و حتي امروز هم که وسط گود نيست کمترکسي است که او رانشناسد. اين روايت هم شايد اغراق آميزباشد اما هرچه هست درآن حقيقتي نهفته که نمي شود نديده اش گرفت؛اينکه ستاره و الگو بودن خيلي مهم است و ستاره رانمي شود همين جوربه امان خدا رها کرد. امروزدوست داشته باشيم يا نه. محمدرضا گلزار ستاره سينماي اين مملکت است و از کفرابليس مشهورتر؛يعني با همين چند سال حضور برپرده و همين چند تا فيلمي که بازي کرده، حتما در هرده کوره اي او را مي شناسند و لابد برايش سرودست هم مي شکنند.اما اين رضا گلزاري که اين همه مشهوراست و خيلي ها (بيشتر از همه هم خودش )اعتقاد دارند هر فيلمي با حضور او پرفروش خواهد شد. جزاينکه پول ر ابه صنعت سينماي ايران سرازير مي کند چه فايده ديگري به حال اين جامعه دارد حتماً اين اختلاف نظر ميان کارشناسان را شنيده ايد که عده اي معتقدند شخصيت هنرمند را بايد ازهنرش جداکرد و درنقد هنر نبايد شخصيت هنرمند رادخالت داد ،چيزي که بسياري هم با آن مخالفند اما فکر نمي کنم حتي چنين تعابيري رابتوان به ستاره سينماي ايران تعميم داد. چرا که اولين سوالي که پيش مي آيد اين است که کدام هنر يعني اگر بپذيريم که اخلاق و منش استاد انتظامي و رضاکيانيان و پرويز پرستويي و ... به خودشان مربوط است و مافقط به آنچه روي پرده مي آفرينند نظر داريم اين را مي شود درباره رضا گلزار هم گفت بالاخره بازيگري که هرجا مصاحبه مي کند. اصرار دارد برايش عنوان تک سوپراستار سينماي ايران رابه کار ببرند تا مثلا بگويد از همه بالاتراست و هيچ کس دراين سينما به گرد پايش هم نمي رسد و درعين حال بازيگري که درتمام سابقه بازيگري اش حتي يک سکانس به ياد ماندني هم ندارد اگر قرارباشد از نظر اخلاقي هميشه زيرسوال باشد چه بلايي به سر طرفدارانش مي آورد .رضا گلزار البته حق دارد بگويد که زندگي شخصي اش به خودش مربوط است و به ديگران چه ربطي دارد که او چه مي کند و چه مشکلاتي دارد،اما چطوري مي شود تک سوپراستار سينماي ايران بود و از همه انتظار داشت که نگاه شان رااززندگي آدم برگردانند و چشم برهمه چيز ببندند؟
به نظرم اگر کسي همان يک بارحضور گلزار دربرنامه رضا رشيدپور رابا دقت ديده باشد مي تواند شخصيت او را بشناسد؛ بازيگري که درعين حال گمان مي کند يک فوق ستاره دست نيافتني است و درعين حال از نشستن زير نور پروژکتورها مي ترسد و دربرابرژورناليست ها اعتماد به نفسش را از دست مي دهد.اين همان چيزي است که من درمواجهه شخصي با گلزارهم ديدم باراول وقتي بود که براي گفت و گو با گلزار (براي همين همشهري جوان)به خانه اش رفتيم گلزار درآن جلسه کمي هراسان بود و حرف زدن برايش مشکل بود و سرانجام هم وقتي يخش آب شد و کمي به اين و آن تاخت،بعد از آنکه متن راخواند، ترسيد که اجازه چاپ مصاحبه را بدهد. يک جا گفت که اصلاً مصاحبه کرده ايم و حرف هايي را که نزده مي خواسته ايم از قول او چاپ کنيم و جاي ديگر مشتي حرف ديگر و بارديگرکه او راديدم نه براي مصاحبه بود و براي همين با روحيه زيادي نشسته بود از خودش مي گفت و آخرسرهم با اين توهم که حرف هايش رابه چيزي نمي گيريم و آمده ايم او رابه سخره بگيريم کاربه مجادله کشيد و ...بگذريم به نظرم گلزاربايد خوشحال باشد که طرفدارانش او راازنزديک نديده اند و فکر مي کنند همان آدم حساس و شوخ طبع و جذابي است که بيشتر مي توان روي پرده ديد. اين اشتباهي است که هميشه طرفداران ستاره ها درباره چهره هاي محبوبشان مرتکب مي شوند و گريزي هم نيست .شايد از کسي هم نتوان انتظارداشت چيزي جزآن باشد که هست اما اين توقع که سوپراستارها با وجود همه شرايط زندگي شان و با وجود همه خصوصيات شخصي شان به خاطر سلامت جامعه هم نه به خاطراعتبار و حرمتي که دارند کمي رعايت کنند و کمي زندگي شان را جدي تربگيرند. انتظار زيادي نيست اگرچه وقتي آدم تک سوپراستارسينماي يک مملکت باشد ديگر سخت است که به کسي و چيز ديگري اهميت بدهد بکن بائرکه نيست!
$سوپراستارسوءتفاهم
نويسنده: رضا صائمي
1-«تک سوپراستار سينماي ايران» اين تيتر،شرطي است که محمد رضا گلزار براي مصاحبه با تمام نشريات مي گذارد فرقي هم نمي کند چه يک مجله جدول و چه تيراژترين مجله کشور.اما اين تيتر از کجا مي آيد اين عقيده اي است که شايد غيرازخود گلزار و تعدادي ازاطرافيانش کسي چندان به آن اهميتي نمي دهد.البته بايد منصف بود وقتي درخيابان مدام تينجرهاي 15 تا 20 ساله برايت جيغ مي زنند و دنيايت هم  معطوف به اطرافياني است که دوره ات کرده اندو اين محبوبيت را مدام به تو گوشزد مي کنند بايد هم همين فکر رابکني بالاخره تو هم اولين سوغات حلقه دور و برت است که باتو مثل مراد برخورد مي کنند و در نقش مريد،تا ته خط پيش مي روند.
2-حرف من نيست؛همه آدم هايي که با گلزارسروکار داشته اند اذعان دارند که او اطرافيان هوشمندي ندارد. اگردور و بري هاي او آدم هايي کمي باسوادتربودند که او رابه مطالعه و شناخت بيشتر فضاي جامعه اش ترغيب مي کردند او حالا اوضاع بهتري داشت با ذکر يک خاطره چطوريد دوست مشترکي پيش ازبازي اخير تيم ملي به او زنگ زده بود و به او پيشنهاد داده بود تادرتمرين تيم ملي حضور پيداکند اين کار براي وجهه او خوب بود گلزار قبول مي کند. اما اين اول ماجراست بعداز چند دقيقه (بخوانيد مشورت با همان حلقه اطرافيان)با اين دوست تماس مي گيرد براي اينکه بيام سر تمرين تيم ملي چقدر مي دهند. گلزار فکر مي کند که رابطه اش با رسانه ها يک رابطه يک سويه است و اين اوست که تنها درجهت بالا رفتن تيراژمطبوعات و پرفروش شدنشان قدم برمي دارد من دوبار مي خواستم ازعکس او براي مجله ام استفاده کنم. اما وقتي اين سوءتفاهم رااز طرف او ديدم (با جمله هايي مثل شما مي خواهيد با عکس من پرفروش شويد)عطاي ماجرا رابه لقايش بخشيدم آدم ها براي محمدرضا گلزار به دو دسته عمده تقسيم مي شوند .يکي خيلي دوست که شامل تينيجرها و اطرافياني مي شود که شيفته اش هستند ديگري خيلي دشمن که همه کساني رادربرمي گيرد که با او برخوردي عادي و منصفانه دارند .کافي است يادم بيايد روزي راکه خود او با تماس تلفني از من خواست با خبرنگار و عکاس براي گزارش سر تمرين گروه دارکوب بروم. خانم خبرنگارمنتظر بود تا تمرين تمام شود اما گلزار به من گفت من با اين دختر حرف نمي زنم توقع او اين بود که آن خانم مثل هوادارهايش اول جيغ بزند و ابراز علاقه کند و بعد مصاحبه راشروع کند.اين مصاحبه هيچ وقت انجام نشد، چون گلزار آن خانم راقبل از هرگونه مکالمه اي وتو کرد. تجربه من و دوستان مشترکي که در اين مدت زياد با ستاره هاي حوزه هاي مختلف سروکار داشته ايم ،نشان مي دهد که چهره و حتي بازي هنرپيشه تنها بخش هايي از اجزاي سوپراستارشدن هستند. مهم تراز همه اينها نوع برخوردبا رسانه ها و به تبع آن بامردم درک موقعيت اجتماعي و رعايت کردن هنجارهاي جامعه اي است که درآن زندگي مي کني .شايد بزرگ ترين مشکل گلزار صورت زيبايش است فاکتوري که باعث شده او بقيه عوامل سوپراستاربودن را فراموش کند
منبع:نشريه همشهري جوان،شماره 230.

 
 

nikaeen

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها