0

اشعار روز و شب ششم ماه محرم

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار روز و شب ششم ماه محرم
یک شنبه 18 مهر 1395  12:18 AM

قاسم نعمتی

قاسم بن الحسن(ع)

زبان حال حضرت نجمه سلام الله علیها

 

سینه ات را مادرانه هر نفس بوسیده ام

گیسوان عنبرین را به هم تابیده ام

سیزده سال است پای هر مناجات سحر

عطر و بوی مجتبی را از لبت بوئیده ام

با نیابت از پدر همراه عمه زینبت

من به دست خود کفن بر پیکرت پوشیده ام

در  پی آن آبرو ریزی تشییع حسن

با صدای هلهله عمری به خود لرزیده ام

استخوان های تنت با خاک صحرا شد یکی

ای گل یاس میان خاک و خون غلطیده ام!

تا که دیدم جای نعل اسب روی صورتت

دست بر گیسو به دور پیکرت چرخیده ام

از  قیاس تکه های پیکر تو با حسین

فرق نعل کهنه را با نعل تازه دیده ام

تار می بینم ز بس منزل به منزل در پیت

دست های پینه دارم را به سر کوبیده ام

هر دمی شد راس تو با محمل من رو به رو

خون تازه از سرم می ریخت روی دیده ام

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها