0

اشعار روز و شب ششم ماه محرم

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار روز و شب ششم ماه محرم
یک شنبه 18 مهر 1395  12:02 AM

ای عمو جان وا کن از راه محبت نظرت

آمدم تا بکشمی دست نوازش به سرم

پدرت باب یتیمان و تو او را پسری

پدری کن به من ِ خسته که من بی پدرم

مادر اکبر  ِ خود دیدی و گفتی تکبیر

اذن جنگم بده تا آنگه بببینی هنرم

اکبرت رفت و به من شده دل خویش و رسید

من عقب مانده ام از قافله کلاً سپرم

عمو جانم حسین (2)

ز خیمه می رود آرام، به جان آهسته آهسته

زند بوسه به پایش آسمان آهسته آهسته

برای بدرقه زینب ز دیده اشک می ریزد

ولی او می رود دامن کشان آهسته آهسته

رجز می خواند و گوید منم قاسم گل زهرا

اگر چه گشته ام از غم خزان آهسته آهسته

عمو جانم حسین (2)

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها