0

اشعار روز و شب ششم ماه محرم

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار روز و شب ششم ماه محرم
جمعه 16 مهر 1395  7:43 PM

غلامرضا سازگار

حضرت قاسم بن الحسن(ع)

 

ای عمو پاره پاره شد بدنم

زرهم گشته زخم‌های تنم

منم آن یوسفی که گردیده

بــدنم پـاره‌تر ز پیـرهنم

سیـزده سـال آرزو دارم

روی دست تو دست و پا بزنم

از دم تیغ دوست خوردم آب

که عسل جاری است از دهنم

عاشقم عاشقم عمو بگـذار

اسب‌هـا پـا نهنـد بر بدنم

بس كه خشكیده از عطش دهنم

نیست یـارای گفتنِ سخنم

آرزوی مـن از ازل این بود

که شود زخم و خاک و خون، کفنم

پدری کن بـر ایـن یتیم عمو

مـن عزیـز بـرادرت حسنم

شهد احلی مـن العسل خـوردم

به! چه زیباست دست و پا زدنم!

«میثم» از سوز دل بسوز به من

من گل برگ بـرگ در چـمنم

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها