0

اشعار روز و شب ششم ماه محرم

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار روز و شب ششم ماه محرم
جمعه 16 مهر 1395  7:17 PM

سپرت سینۀ مجروح و زره پیرهنت

اجلت یار و عسل لخته ی خون در دهنت

سیزده سوره ی قرآن عمو با چه گنه

شسته با خون گلویت شده آیات تنت؟

روی هر زخم تو باشد اثر زخم دگر

جای مرهم که گذارند به زخم بدنت

آب غسلت شده خون و کفنت زخمِ فزون

تو شهیدی، چه نیاز است به غسل و کفنت؟

می‌زند چاک، گریبان جگر را یوسف

گر ببیند که به خون شسته شده پیرُهنت

جگر سنگ بسوزد ز غمت چون دل من

تو چه کردی که شود سنگ، جواب سخنت؟

قتلگاه تو شده حجله ی دامادی تو

می‌ چکد خونِ سر از زلف شکن در شکنت

چاک‌ چاک است تنت چون جگر پاک حسن

ای ز سر تا به ‌قدم حُسن حَسن در حَسَنت

من نگه کردم و تو دیده به هم دوخته‌ای

جگرم سوخت از این دیده به هم دوختنت

هر دلی شمع‌ صفت سوخته در ماتم تو

چون دل «میثم» دل ‌سوخته در انجمنت

 

غلامرضا سازگار

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها