0

اشعار روز و شب ششم ماه محرم

 
lotfi64431
lotfi64431
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اردیبهشت 1388 
تعداد پست ها : 1527
محل سکونت : کهگیلویه و بویراحمد

پاسخ به:اشعار روز و شب ششم ماه محرم
جمعه 16 مهر 1395  7:15 PM

این بار طوفانی به سوی دشت، عازم بود
سهم حسن از کربلا، غوغای  قاسم بود

 

عطر مدینه لا به لای گیسوانش داشت
از بچه های کوچه های آل هاشم بود

از روز تشییع پدر تا کربلا بارید
باران تیر عشق یک ریز و مداوم بود

پیراهن اش غارت شد اما این که چیزی نیست
وقتی که انگشت عمو هم از غنائم بود

سر را جدا کردند اما عمه می پرسید
آیا برای بردن سر، نیزه لازم بود؟


زینب که روی نیزه هفتاد و دو سر دیده است
در کودکی تشییع مفقود الاثر دیده است...

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها