پاسخ به:اشعار روز و شب ششم ماه محرم
جمعه 16 مهر 1395 7:15 PM
ابر زخمت دوباره بارش كرد
آسمان را دچار لرزش كرد
چشم ِ در خون نشسته ام،قاسم
زخم هاي تو را شمارش كرد
كاكلت دست يك مغيره صفت
خنده اش با كنايه غرش كرد
اي يتيم حسن،گلوي تو را
سايه ی دشنه اي نوازش كرد
نيزه اي در طواف سينه ي تو
با خداي خودش نيايش كرد
زير نعل زمخت صدها اسب
درد صبر تو را ستايش كرد
خس خس سينه ي شكسته ي تو
صحنه را موبه مو گزارش كرد