پاسخ به:ضرب المثل های عاشورایی
دوشنبه 19 مهر 1395 6:14 PM
به خرابهی کوفه ( یا خرابهی شام ) میماند.
خرابهی شام بیشتر شهرت دارد؛ ولی خرابهی کوفه نیز استعمال شده است. این مثل برای بیان شلوغی و خراب و درهم و برهم بودن مکان بهکارمیرود.
بلبل حسینی (ع) تازه میل گلستان کربلا نمودهاست.
این مثل به تازهکار بودن فرد دلالت دارد و مردم بلخ آن را برای کسی که تازه اشتیاق خواندن مرثیه یافته است به کار میبرند.
وقتی کسی که توصیف خلاف واقع کرده، برای مثال نابینا را عینالله گفته و کچلی را زلف علی بخواند، از این مثل- که به خلاف ظاهر و شهرت اشاره دارد- استفاده میشود.
سادهدلی در ماه محرم گذرش به شهر افتاد. از هر جا گذشت، به خوردنی و نوشیدنی دعوت شد و از خوان نعمت بهرهها برد. سبب را پرسید، گفتند محرمالحرام است. چندی بعد، دیگر بار به شهر آمد و نه تنها از پذیرایی خبری نبود، بلکه وقتی خواست آنچه همراه داشت بخورد، بر سرش ریختند و مضروبش ساختند. سبب را پرسید، گفتند: رمضانالمبارک است. شخص سادهدل گفت: سخت اشتباه نام گذاردهاند. باید آن را محرمالمبارک و این را رمضانالحرام میگفتند.
بگذار اول من روضهام را بخوانم بعد تو پامنبری کن
در گذشته پامنبری اغلب کار کودکان خوشآوازی بود که پای منبر مینشستند و با برگرداندن نوحه روضهخوان به گرمی مجلس میافزودند.
این مثل در آن امر ریشه دارد و بر خوشبینی بیش از حد به فرجام کار، نومیدی از نجات، مظلومنمایی و از رو بردن حریف، خوشبینی ابلهانه و کودکانه، پیشداوری و دست پیش گرفتن تا پسنیفتادن، اشاره میکند.
در گذشته رسم بر این بود که تعزیهگردان با فریاد«بر قاتلان حسین لعنت» پایان تعزیه را اعلام میکرد.
این مثل – که رسم یادشده را به خاطر میآورد. به پایان یافتن مطلب یا کاری نظر دارد و وقتی استفاده میشود که کسی در پی آگاهی از وقوع امری خاتمه یافته برآید.
یعنی برادر خواهری در کربلا پدید آمدهاست و امام حسین(ع) و حضرت زینب با هم برادر و خواهر بودند که در میدان جنگ نیز از هم پشتیبانی میکردند نه ما که هنگام آسودگی و صلح نیز از مهربانی تهی شدهایم.
این مثل هنگام بروز بگو مگو میان برادران و خواهران به کار گرفته میشود .