پاسخ به:ضرب المثل های عاشورایی
یک شنبه 18 مهر 1395 2:31 PM
مَحرَم، شاعر عصر قاجار، مصرع اول بیت را نزد ناصرالدین شاه خواند و شاه مصرع دومش را تکمیل کرد. این بیت به بهانهگیری، دیوانگی، شیدایی و بیماری پیوسته اشاره دارد.
منشأ این مثل نقشی است که در تعزیه بازی می کنند. در تعزیه ها افرادی نقش نعش را به عهده گرفته، روی تخته ای دراز می کشند. اغلب پارچه ی سفید خون آلودی بر پیکر این افراد میکشند، تیرهایی بر آن نصب میکنند و ِآنان را به دوش می گیرند و میچرخانند.
در ایام محرم، گرسنه ای وارد روستایی شد و مردم را در حال تماشای تعزیه یافت. چون اهالی از وی پذیرایی نکردند، ادعا کرد تعزیه خوان است. مردم خوشحال شدند و به پذیرایی از او پرداختند. وقتی سیر شد پرسیدند: چه نقشی بازی میکنی؟ گفت: هیچ نقش، کارم «نعش شدن» است.
این عبارت به بی هنری، ناکارآیی، تنبلی و ناتوانی در انجام مسئولیت اشاره دارد.
گروهی وقتی به مقام می رسند و یا ضعفی در کسی میبینند خود و خدا را فراموش میکنند و مغرورانه به قدرت نمایی میپردازند. مثل به آنان اشاره دارد.
گونههای دیگر آن، چنین است:
أ- شمر جلودارش نیست.
ب- شمر جلودارش نمی شود.
ت- خیلی بد رکاب است، شمر جلودارش نمی شود.
این مثل (که احتمالا در پشیمان شدن ظاهری یزید از کردار بسیار زشت و ناپسندش ریشه دارد) در برابر کسانی که مرتکب کار زشت می شوند و سپس پشیمان جلوه کرده، دربارهی نادرستی و پلیدی آن سخن می گویند، به کار می رود.
آخوند ملاقدیر در کرمان روضه میخواند. او صدایی نکره داشت و در نتیجه وقتی «گریز» میزد، مردم به جای گریه میخندیدند. آخوند که چنین میدید، خود میگریست و می گفت: ایهاالناس، من گریز خود را زدم، خود دانید و اخلاصتان.
این مثل به خشونت و دیکتاتوری و سنگ دلی فرد اشاره دارد.
هنگامی که از جنایت کاری سخن به میان می آید، در پاسخ گفته می شود: خنجر شمر در خانه ی اوست؛ یعنی قابل اعتماد نیست و فرصت طلب است.
از کسی پرسیدند در ولایت شما روضهالشهدا میخوانند؟
گفت: آری، اما آن چنان که حق به جانب یزید است.
مثل از این حکایت برگرفته شده است به دوستان نادانی که جز زیان، چیزی به ارمغان نمی آورند، اشاره دارد.
عاشورا در فرهنگ مردم(ضربالمثلها)/مؤلف: محمدعلی عارفیراد