0

اشعار روز و شب پنجم ماه محرم

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار روز و شب پنجم ماه محرم
جمعه 16 مهر 1395  5:36 PM

علیرضا لك

عبدالله بن حسن(ع)

 

یك نفس آمده ام تا كه عمو را نزنی

كه به این سینه ی مجروح تو با پا نزنی

ذكر لا حول و لا از دو لبش می بارد

با چنین نیزه ی سر سخت به لب ها نزنی

عمه نزدیك شده بر سر گودال ای تیغ

می شود پر به سوی حنجره حالا نزنی؟

نیزه ات را كه زدی باز كشیدی بیرون

می زنی باز دوباره نشد آیا نزنی؟

من از این وادی خون زنده نباید بروم

شك نكن اینكه پرم را بزنی یا نزنی

دست و دل باز شو ای دست بیا كاری كن

فرصت خوب پریدن شده! در جا نزنی

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها