0

اشعار روز و شب پنجم ماه محرم

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار روز و شب پنجم ماه محرم
جمعه 16 مهر 1395  12:28 AM

حضرت عبدالله بن الحسن(ع)

 

صبر كن پای گلوی تو ذبیحت باشم

صورتم غرقۀ خون شد كه شبیهت باشم

ذكر الغوث بریده ز لبت می آید

سعی كن تشنۀ اذكار صریحت باشم

آمدم باز بخندی و بگویی پسرم

كشته ومردۀ لبخند ملیحت باشم

دست من رفت نشد سینه زنت باشم حیف

دم دهم تا دم گودال مسیحت باشم

بدنم خوب قلم خورده به سر نیزه و نعل

تن پر زخم رسیدم كه ضریحت باشم

مانده ام مات كه با سنگ تو را زد چه كنم

خون زخم سر تو بند نیامد چه كنم

خرمن موی تو در پنجۀ دشمن دیدم

عمه این صحنه ندیده است ولی من دیدم

دور تا دور تو از بغض حرامی پر بود

پیكرت را هدف نیزه و آهن دیدم

سر تقسیم غنائم چقدر دعوا بود

دزدی و غارت عمامه و جوشن دیدم

شمر بی خیر تو را از بغلم كرد جدا

پشت و رو كرد تو را لحظۀ مردن دیدم

زیر لب آه كشیدی و پر از درد شدم

سهم از درد تنت برده ام و مرد شدم

***

 

محسن حنیفی

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها