0

اشعار زیبای روز سوم ماه محرم

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار زیبای روز سوم ماه محرم
چهارشنبه 22 دی 1395  11:46 PM

حضرت رقیه(س)-شهادت

 

گلویم زخم شد بابا تو را از بس صدا کردم

اگر چه خم شدم اما نمازم را ادا کردم

به تو گفتم که می خواهم شبیه مادرت باشم

از این رو پهلویم را با کتک ها آشنا کردم

چرا رفتی سر نیزه مگر آغوش من جا نیست

شبی در خواب دیدم که تو را از نی جدا کردم

تو رفتی و من و عمه زدیم آتش به این مردم

نبودی که ببینی من چه ها دیدم چه ها کردم

تو که رفتی پدر جانم گره بر کارمان افتاد

ولی من از سر زلفت گره با گریه وا کردم

تمام سنگ ها با هم سر تو شرط می بستند

خودت دیدی برای تو چگونه من دعا کردم

میان گریه ها یک شب به یاد اصغر افتادم

زدم بر سینه ام اما رباب آمد حیا کردم

شنیدم چند وقتی هست خواب عمه می آیی

برای دیدنت من هم پدر جان نذرها کردم

تنم را غسل دادند و کفن کردند آن لحظه

خودت می دانی ای بابا که یاد بوریا کردم

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها