0

اشعار زیبای روز سوم ماه محرم

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار زیبای روز سوم ماه محرم
سه شنبه 4 آبان 1395  11:04 PM

بابا حسین...

من ماندم و خونابه و پاهای زخمی

روی پرو بالم نشسته جای زخمی 

 

دنبال تو شیرین ترین بابای دنیا 

منزل به منزل میروم باپای زخمی

 

دیروز و امروزم پراز درد است بابا

تو نیستی میترسم از فردای زخمی 

  

از بامها آتش بروی معجرم ریخت 

یادم نرفته سوزش و گرمای زخمی...

 

که باعث کمپشتی موهای من شد

خون لخته شد در بین این موهای زخمی

 

یک دختر زخمی نشسته چشم بر در 

درانتظار دیدن بابای زخمی

 

بابا خودت گفتی که من دنیات هستم

حالا ببین جان میدهد دنیای زخمی

 

بابا بیا درلحظه های آخر من

مادر بزرگم آمده زهرای زخمی

 

من مثل یک رود پراز خونم ولی تو

ای وای من بابای من دریای زخمی

 

با نیزه آمد پیکرت را زیر و رو کرد

پاشیده ای در دشت ای صحرای زخمی

 

درقاب چشمان کبود عمه زینب

من ماندم و خونابه و پاهای زخمی...

 

مهدی امامی

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها