0

اشعار زیبای روز سوم ماه محرم

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار زیبای روز سوم ماه محرم
جمعه 30 مهر 1395  11:36 PM

از دردهایم با تو میگویم پدرجان

از گوشواره از النگویم پدرجان

تنها نشانی مانده آن هم جای زخم است

دشمن شبیخون زد به گیسویم پدرجان



دیشب گلت از روی ناقه بر زمین خورد

انگار که در کوچه ها مادر زمین خورد

از زخمهای صورتم بابا گمانم

فهمیده ای که دخترت با سر زمین خورد



درد شدید مفصل زانو بماند

سوز ورمهای سر بازو بماند

دیشب نبودی حرمله بدجور میزد

لبها بماند...گوشه ی ابرو بماند



هی لا به لای رد شدنها سنگ خوردیم

از هیزها از بد دهنها سنگ خوردیم

در بین کوچه از جوان و کودکان و

بالای بام از پیر زنها سنگ خوردیم



مرد یهودی سوی چشمان مرا برد

خولی لگد زد نیمی از جان مرا برد

بابا! تلفظ کردن نام تو سخت است

بدجور مشت زجر دندان مرا برد


امیررضا قدیری

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها