0

اشعار زیبای روز سوم ماه محرم

 
nargese_montazer
nargese_montazer
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1391 
تعداد پست ها : 1760
محل سکونت : آذربایجان غربی

پاسخ به:اشعار زیبای روز سوم ماه محرم
جمعه 30 مهر 1395  11:31 PM

بابای خوبم حسین...

اومدی از سفر دور بابایی

به کنار منه رنجور بابایی

گوشه ی ویرونه مون خوش اومدی

شد خرابه پر از نور بابای

 


بدنم خسته و سرده بابایی

  سینه ی من پُر درده بابایی

عمه میگفت که بابات رفته سفر

اون دیگه برنمیگرده بابایی

 


بابا جون شهرمدینه یادته

غمای مونده تو سینه یادته

قصه ی غریبی و غصه و غم

اون دلای ه پر کینه یادته

 


اون شبای ه پر احساس یادته

تو بقیع عطر گل یاس یادته

عمه از غربت مادرت میگفت

گریه های ه عمو عباس یادته

 


آدمای  بی ترحم یادته

کوچه و آتیش و هیزوم یادته

عمه گفتش گل یاس افتاده بود

زیر دست و پای ه مردم یادته

 


حیدر و دلی پریشون یادته

مادر و سینه ی پر خون یادته

چادر ه خاکی و صورت کبود

سیلی و دستای ملعون یادته

 


بابایی منم چشام نیلی شده

صورتم قربونی ه سیلی شده

روی ه موهام خون نشسته بابایی

بی حیا دستام و بسته بابایی

 


نگا کن شبیه مادرت شدم

سینه ی منم شکسته بابایی

 

امید عرفانی


تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها