شیراز شهر شعر و شکوفه ؛ داستان سفر
پنج شنبه 15 مهر 1395 7:39 AM
شیراز شهر عشق و شعر و ادب، از دیرباز تا کنون مورد توجه بسیاری از گردشگران بوده و هست. در این مقاله زوج گردشگر ما به مکانهای دیدنی این شهر زیبا میروند.
بنت و پِر (Bente and Per) زوج جهانگرد اهل نروژ هستند که در شهر فردریکستاد زندگی میکنند. این زوج به کشورهای مختلفی در قارههای آسیا، اروپا، اقیانوسیه و آفریقا سفر کردهاند و داستان سفرهایشان را در وبسایت خود منتشر میکنند. هدف آنها از این کار، انتقال لذت سفر به دیگران است. بنت و پر میخواهند با این کار، مردم را به سفرکردن تشویق کنند. ساعت ۲۲:۱۵ روزهای زوج میتوانید داستان سفر این زوج جهانگرد را بخوانید.
بنت و پر این بار به شیراز سفر کردهاند و از دیدنیهای شهر شعر و شکوفه میگویند.
صبح روز یکشنبه، ساعت ۴، با هزاران امید به فرودگاه شیراز رسیدیم. راه زیادی تا شهر نبود و ما در تاریکی از خیابانهای روشن به سمت مرکز شهر رفتیم. طی سفر خود به شیراز در هتل ارم، در مرکز شهر مستقر خواهیم بود. مهماندار نسبتا غمگینی به ما خوشآمد گفت و اتاقهایمان را نشانمان داد. قبل از رسیدن صبح و گشتن شیراز باید سعی میکردیم چند ساعتی را بخوابیم.
چند ساعت بعد هنگام صبحانه، اولین حسی که به ما دست داد غم و افسردگی بود. برخلاف جمعیت زیاد مهمانان، سکوت بر همه جا حکمفرما بود. بیشتر جمعیت را خانمهایی تشکیل میدادند که لباس و روسری مشکی پوشیده بودند و به آرامی با هم حرف میزدند. بعد از نوشیدن چند فنجان قهوه، پیادهرَوی در پیادهرُوی روبهروی هتل نیز، همین حس را به ما منتقل کرد. خانمهای پیر و جوان با چادرهای مشکی که از سر تا پایشان را پوشانده بود به سرعت از کنار ما میگذشتند. تنها صورتشان پیدا بود و کنجکاوانه زیرچشمی به ما نگاه میکردند. بعضیها هم به ما لبخند میزدند و سلام میکردند. خیلی نگذشت که فهمیدیم خانمها و آقایان در خیابان بسیار حاضر به خدمت و کنجکاو هستند. همگی سعی دارند با ما گفتوگو کنند و خوشآمد بگویند.
شیراز مرکز استان فارس است. این شهر با جمعیتی بیش از ۱/۵ میلیون، یکی از قدیمیترین شهرهای ایران باستان است که قدمتی نزدیک به ۴۰۰۰ سال دارد. چنگیز خان مغول به این شهر حمله کرد، اما خرابی به بار نیامد چراکه فرمانروایان هدایا و ثروتهای با ارزشی را به آنها پیشنهاد دادند. در طول تاریخ، این شهر مورد حمله بسیاری از گروههای قومی قرار گرفته است. شاید به همین خاطر است که تحت تاثیر فرهنگهای مختلفی قرار دارد.
شیراز شهری پرشور و هنری است؛ شهر شعر و هنر و گل. ما راهنمای تور خود را در هتل ملاقات کردیم و خیلی زود برای گردش در شهر آماده شدیم. در بیشتر شهرهای ایران در بیشتر خیابانها پوسترهای بزرگی از جوانانی میبینید که در جنگ با عراق جان خود را از دست دادهاند. اینجا احترام زیادی برای قهرمانان جنگی خود قائل هستند. قبل از شروع گردش، ما نگاه مختصری به بیشتر خیابانهای شهر انداختیم. بنابراین اینجا لیستی از جاذبههایی است که هنگام سفر به شهر فرهنگی شیراز حتما باید ببینید.
این ارگ دژی شامل موزهها و مکانهایی است که واقع در مرکز شهر شیراز بوده و در دوران سلسله زندیه ساخته شد. کریم خان زند، شیراز را در سال ۱۷۶۲ به عنوان پایتخت خود انتخاب کرد و آن را رونق داد. اما نوادگان کریم خان نتوانستند شیراز را در برابر حمله آقا محمد خان و ویرانیهایی که به بار آورد حفظ کنند. شیراز موقعیت خود را به عنوان پایتخت از دست داد و تهران به پایتخت ایران تبدیل شد. با این وجود به خاطر موقعیتهای ارتباطی با راههای تجاری مهم و خلیج فارس، شیراز همچنان شهری غنی باقی ماند. بعد از انقلاب، شیراز دوباره جایگاه مهم خود را به عنوان شهر فرهنگی درجه یک ایران به دست آورد.
اولین چیزی که توجه ما را به خود جلب کرد کاشی است که بر سر در ورودی نصب بود. تصویر عجیبی داشت، اما برای ما واقعا لذتبخش و باعث خوشحالی بود که از این گنجینه محافظت میشد. در وسط ارگ، باغ زیبایی است که بخشی از زمین به عنوان موزه استفاده میشود. در گوشهای کارگاههای هنری و غرفههای فروش صنایع دستی وجود دارد که صنایع چوبی آنها ما را به وجد آورد و خیلی سریع یک جعبه خریدیم. همیشه زمانی که راجع به ساخت چیزی اطلاعاتی به دست می آورید و دانش و صبری را که برای ساخت آن لازم است تجربه میکنید، خرید سوغاتی آسان میشود.
ما از حمام قدیمی واقع در برج اصلی که از بیرون کاملا معلوم است دیدن کردیم. راهنمای ما میگفت، بین سالهای ۱۹۲۰ تا ۱۹۳۰، تمام ارگ به زندان تبدیل شد. مخزنی که در اتاق جلویی قرار داشت به عنوان حمام زندانیان استفاده میشد. عدم تعادل برج به خاطر آبی است که از حوض زندانیان سرازیر میشد. تلاشهای بسیاری برای برطرف کردن آن انجام شده اما بیفایده بودهاند. آخرین شاه، زندان را به مکان دیگری تغییر داد.
ارگ کریم خان رو به روی بازار وکیل قرار دارد. این اولین دیدار ما از یک بازار ایرانی بود و ما خیلی سریع متوجه شدیم که برخلاف بازارهای مراکش و ترکیه، هیچ فشار و کشمکشی برای خرید وجود ندارد. واقعا راه رفتن و قدم زدن در بازار دلپذیر و لذتبخش بود. خرید کردن از خصوصیات این قسمت از جهان است، پارچهها و فرشهای رنگارنگ، ادویههای معطر و دریایی از وسایل کم و بیش قدیمی.
ما یک چایخانه در گوشه بازار پیدا کردیم. روی تمام دیوارها و حتی سقف، کاغذهایی آویزان یا میخ شده بودند که بر روی آنها شعرهای شاعران بزرگ نوشته شده بود. در طبقه دوم که به طبقه پایین چایخانه هم مشرف بود، مغازه صنایع دستی و کارگاه منبتکاری قرار داشت. مردم با هر سنی برای نوشیدن چای یا کشیدن قلیان به این چایخانه میآمدند.
مسجد وکیل در ورودی بازار وکیل قرار دارد. این مسجد در سالهای بین ۱۷۵۱ و ۱۷۷۳، در زمان سلسله زندیه بنا شد. این بنا در دهه ۱۸۰۰ تعمیر شد. این مسجد بسیار بزرگ، زیبا، با گذرگاههای طاقداری بود که ما را به یاد گذرگاههای طاقدار شهر اسپانیایی کوردوبا میانداخت. طی مسافرت ما اینجا تنها جایی بود که خانمهای بازدیدکننده باید چادر میپوشیدند. ما یک چادر گلدار قرض گرفتیم و باید اعتراف کنم که جالب بود و از اینکه یک چادر مشکی برای خودم نخریدم پشیمان شدم.
ایران باستان به خاطر بوستانهای زیبایش بسیار معروف است. امروزه این باغها را «باغ ایرانی» مینامند که در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار دارند. یکی از سران ایل قشقایی این باغ را همراه با ساختمان دیگری در دهه ۱۸۰۰ در این محل ساخت. ما در اواخر زمستان و اوایل بهار از باغ دیدن کردیم، به همین خاطر نتوانستیم زیبایی باغ را زمانی که تمام شکوفهها سربرآوردهاند آنطور که باید درک کنیم. ساختمان واقعا دوستداشتنی بود اما زمانی که آنجا بودیم برای عموم باز نبود. امروزه این باغ بخشی از باغ گیاهشناسی شیراز است.
بیشتر ایرانیها احترام زیادی برای شاعران قائل هستند و آنها را به عنوان میراث مقدس ستایش میکنند. ما این را زمانی که در تاریکی شب به آنجا رفتیم مشاهده کردیم. آرامگاه بسیار روشن بود و کاشیهای زیبای آن تنها لایق خود مقبره بودند. گرداگرد مقبره مردمی از همه سن، ساکت و متفکر ایستاده بودند.
حافظ در سال ۱۳۲۰ میلادی در شیراز به دنیا آمد و در سال ۱۳۹۰ میلادی از دنیا رفت. او شاعر و عارف پارسی بود. او به عنوان شاعر ملی پارسی/ایرانی محترم شمرده میشود. شعرهای او هنوز خوانده و به عنوان جوابهایی غیبی استفاده میشوند. ایرانیها برای پیشگویی یا مشورت، از میان شعرهای او یکی را انتخاب میکنند.
مقبره او در سال ۱۴۵۳ میلادی در میان باغی زیبا ساخته شد. مقبره جدید در سال ۱۷۷۳ میلادی ساخته شد اما در سال ۱۸۹۹ میلادی تخریب شد. آرامگاه امروزی او در سال ۱۹۳۱ ساخته و توسط معمار فرانسوی «آندره گدار» طراحی شد. بسیاری از شعرهای حافط برای خوشنویسی و تصنیف استفاده شده و میشوند. برخی از شعرهای او را در این سایت میتوانید بخوانید.
آرامگاه سعدی یا سعدی شیرازی مقبره شاعر معروف، سعدی است. او در دهه ۱۳۰۰ زندگی میکرد. سعدی یکی از شاعران مهم پارسی به شمار میآید. او مدام در حال سفر بود و در بغداد، هند، سوریه و مصر به تحصیل پرداخت. او پس از ۳۰ سال به ایران و شیراز بازگشت و مورد استقبال و احترام مردم قرار گرفت. پس از دو سال بازگشتش به شیراز، دو کتاب معروف خود را نوشت. بوستان و گلستان.
بنی آدم اعضای یک پیکرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بیغمی
نشاید که نامت نهند آدمی
ابتدا سعدی در روستایی خارج از شیراز دفن شد، اما امروزه مقبره او داخل محدوده شهری است. بعدها شاعر پارسی دیگری، شوریده شیرازی، در کنار او دفن شد و هر دو آرامگاه به وسیله یک پیادهرو سرپوشیده (رواق) به یکدیگر متصل شدند. مقبرهها در باغ زیبایی مملو از گل و درخت سرو واقع شدهاند. قدمت حوض ماهی این آرامگاه به اندازه قدمت خود مقبره سعدی است. همچنین حوض دیگری وجود دارد که مردم در آن سکه میاندازند و آرزو میکنند.
شاه چراغ به معنای پادشاه نور است. این آرامگاه، با گنبدی بزرگ، برای ادای احترام به بزرگان شیعه ساخته شد. این مکان مقدس با چند محل عبادت احاطه شده است. این مکان مهمترین زیارتگاه در شیراز است. داخل این بنا با آینه مزین شده است.
ما از دروازه قرآن، دروازهای تاریخی واقع در قسمت شمالی شهر، دیدن کردیم. در اینجا شما مجسمهای از خواجوی کرمانی میبینید. دروازه قرآن بخشی از دیوار بزرگ شهر بوده که در دوران سلسله آل بویه ساخته شد که امروزه دروازه شمالی شیراز است. در اطراف این دروازه یک پارک امروزی قرار دارد که ساکنان زیادی از آن دیدن میکنند.
رسمی در میان مسلمانان ایران وجود دارد که پیش از رفتن به سفر از زیر قرآن رد میشوند. در زمانهای قدیم قرآن در اتاقکی در بالای تاق قرار داده میشد. از دروازه قرآن نمای بسیار زیبایی از شیراز پیدا است.
ما در Trip Advisor به دنبال یک رستوران خوب میگشتیم که رستوران هفت خوان را به عنوان یک رستوران درجه یک در فهرست دیدیم. بنابریان برای شب اول این مکان را انتخاب کردیم و به صورت سنتی غذا خوردیم. روی سکویی، دور سفرهای که غذا روی آن قرار داده شده بود نشستیم. این رستوران از لحاظ طراحی یکی از خیرهکنندهترین آثار مهرداد ایروانیان، معمار ایرانی است. نام این مکان به معنای خانهای با هفت میز (همان سفره) است.
زمانی که در راه برگشت به خانه بودیم دوباره به شیراز برگشتیم و به طبقه دوم که رستوران آشپزی بینالمللی بود رفتیم. معماری آن بسیار زیبا بود و غذاها با اینکه با غذاهای جاهای دیگر متفاوت بود اما مزه خوبی داشت.
اینجا غذاهای سنتی ایرانی سرو میشود. خیلی هیجانانگیز نبود اما تجربه خوبی بود. از یک کوچه بسیار باریک عبور میکنید و یک دفعه خانهای زیبا پشت یک استخر با چراغها و فوارهها روبهروی شما ظاهر میشود.
بنت و پر عقیده دارند مکانهایی که در داستان سفر این بخش معرفی شد، «۱۰ چیزی است که نباید در شیراز از دست داد».
گفتم که خدا مرا مرادی بفرست ، طوفان زده ام راه نجاتی بفرست ، فرمود که با زمزمه ی یا مهدی ، نذر گل نرگس صلواتی بفرست