0

اشعار روز دوم ماه محرم

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار روز دوم ماه محرم
چهارشنبه 14 مهر 1395  5:14 PM

مجتبی روشن روان

کاروان در مسیر کربلا

 

 من کیم یک بینوای ناشکیب

بیقرار روضه‌های پر نشیب

می‌رود تا کربلای عاشقی

کاروانی خسته آرام و غریب

در میان قافله خوبان عشق

کاروانسالار آقائی نجیب

هر کسی مشغول با ذکری جمیل

بر لب بانو نوای یا مُجیب

با پریشانی میان محملش

زمزمه دارد که یا نعم‌الحبیب

دست بالا می‌برد بنت‌الهُدیٰ

وه که دارد واقعاً حالی عجیب

با دل تبدارِ بی‌بی می‌کند

یک نگاه دلبرش کار طبیب

بغض می‌گیرد گلویش را ولی

باز می‌گوید که یا نعم‌الحبیب

نغمه‌ای از هاتفی آید به گوش

می‌رود این کاروان و عنقریب

مرگ می‌آید به دیدار همه

از علی‌اصغر گرفته تا حبیب

دم گرفته حضرت روح‌القُدُس

می‌رود عینی به بالای صلیب

قدسیان در حیرت از امر خدا

وای این آقا شود خَدُ التَّریب

این همان ماه زمینیِ خداست

شُهرتش در آسمان شَیبُ‌الخَضیب

نام او پیچیده چود در آسمان

پر شد عرشِ کبریا از عطر سیب

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها