0

اشعار روز سوم محرم

 
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اشعار روز سوم محرم
چهارشنبه 14 مهر 1395  3:21 PM

از دردهایم با تو میگویم پدرجان
از گوشواره از النگویم پدرجان

تنها نشانی مانده آن هم جای زخم است
دشمن شبیخون زد به گیسویم پدرجان

****

دیشب گلت از روی ناقه بر زمین خورد
انگار که در کوچه ها مادر زمین خورد

از زخمهای صورتم بابا گمانم
فهمیده ای که دخترت با سر زمین خورد

***

درد شدید مفصل زانو بماند
سوز ورمهای سر بازو بماند

دیشب نبودی حرمله بدجور میزد
لبها بماند...گوشه ی ابرو بماند

***

هی لا به لای رد شدنها سنگ خوردیم
از هیزها از بد دهنها سنگ خوردیم

در بین کوچه از جوان و کودکان و
بالای بام از پیر زنها سنگ خوردیم

***

مرد یهودی سوی چشمان مرا برد
خولی لگد زد نیمی از جان مرا برد

بابا! تلفظ کردن نام تو سخت است
بدجور مشت زجر دندان مرا برد

(امیررضا قدیری)

 

 

   http://bayanbox.ir/view/4901804249511124488/talar-koodak.gif

 

 

اصفهان نگین فیروزه ای جهان

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها