0

اشعار خروج کاروان سیدالشهدا(ع) از مکه به سوی کربلا

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار خروج کاروان سیدالشهدا(ع) از مکه به سوی کربلا
یک شنبه 11 مهر 1395  11:50 PM

خروج کاروان از مدینه

 

سلاله از مدینه راه افتاد

خمی بر قامتِ دلخواه افتاد

غمی بر جانِ دختِ شاه افتاد

دلِ اهلِ سفر بس ناگران بود

نگاه مادری بر طفل زیبا

دو چشمان خمارش بس فریبا

و دستان ظریفش دست بابا

دل بابا چنان آتش فشان بود

نگاه کودکانش سرد می شد

دل عمه سراسر درد می شد

و کم کم اصغر او مرد می شد!

عجب تقدیر تلخی! امتحان بود...

دل خواهر چه بی صبرانه غوغاست

و ذکر قلب او بر لب هویداست

"خیالم راحت است، عباس با ماست!"

نگاه علقمه بر آسمان بود

سفر خوب است، اما اینچنین، نه

میان لشگر نامسلمین، نه

به روی نی سر و تن بر زمین، نه!

دمِ واغربتا در کهکشان بود

بریزید اشک ها، پایان نگیرید

شکوه ناله از یاران نگیرید

خبر از غربتِ باران نگیرید

همان بهتر که مادر بی نشان بود...

چه کهنه غربتی در عمقِ جان بود....

 

خانم آوا

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها