شبهه 7 : ترانه های مسموم
پنج شنبه 6 آبان 1395 6:37 PM
اتل متل توتوله / گاو حسن چه جوره / نه شیر داره نه پستون / گاوشو ببر هندسون / یک زن کردی بسون / اسمشو بزار عم قزی / دور کلاش قرمزی / آچینو واچین / یه پاتو ورچین /
هنگامی که دکتر روازاده در مبحث تهاجم فرهنگی غرب به شعر بالا اشاره کرد ، توجهم به موضوع جلب شد و هنگامی که تأکیدش بر کلمه حسن قرار گرفت مرا واداشت تا این موضوع را بیشتر بررسی کنم .
استاد گرمارودی این نوشته را در باب « ترانه های کودکانه » قرار می دهد و در مورد ویژگی های آن این چنین می نویسد : « این دسته از ترانه ها از لحاظ مضمون و موضوع صرفاً کودکانه است ( یعنی جامعه هدفش کودکان 6 تا 13 سال است که بهترین دوران یادگیری است . ) و به دلیل ریتم قابل توجهش و کاربردی که برای آن در نظر گرفته شده ( یک بازی ساده بدون نیاز به وسیله ) مورد استقبال کودکان قرار می گیرد به نحوی که جملات آن در ذهن کودک ماندگار می شود . »*
ترانه مورد نظر ما علاوه بر ویژگی های فوق با سایر ترانه های کودکانۀ هم سنخ خود کمی متفاوت است ؛ زیرا مضمون آن متناسب با کاربردش نیست ( مثل ترانه گرگم و گله می برم ...) بی گمان به صورت بازی درآوردن آن نیز به خاطر استعمال بیشتر آن بوده است .
در ضمن هنگامی که داستان ها و مثل های قدیمی ایران را زیر و رو می کنیم متوجه می شویم که برای نامگذاری شخصیت اصلی داستان ها کمتر از اسامی مذهبی استفاده شده است .این بدان خاطر است که قصه های ما قدیمی و کهن هستند و در آن دوران ها اسامی مذهبی چندان رواج نداشته است و دیگر این که ایرانیان برای اسامی مذهبی از آن رو که نام امامان معصوم (ع) است ، حرمت زیادی قائل بوده اند .
ولی متأسفانه در چند جا از دو اسم مذهبی خاص استفاده شده است که به آن ها اشاره می کنیم .
اول در داستان حسن کچل که نام داستان یادآور تنبلی و راحت طلب بودن است و دوم در ترانه خودمان که حسن را صاحب گاوی معرفی می کند که بر خلاف سایر گاو های دیگر که منبع خیر و برکت هستند ، نه شیر دارد و نه آلتی برای شیر دادن . در این ترانه از مهملات استفاده شده تا نوعی بی نظمی در کنار نام حسن در ذهن ها نقش ببندد . گاو بی شیردان ، بردن گاو به هندوستان ، گرفتن زن از کردستان و نامگذاری از اسامی آذربایجان که هیچ کدام ربطی به یکدیگر ندارند .
محور اصلي داستان ها و ضرب المثل هاي حسني ديگر نيز همين وارونگي هاست . « حسن يك ، حسن دو ، حسن دسته به دسته ، حسن يك جا نشسته ، حسن چرا نمي خندي ؟... » ، « حسني به مكتب نمي رفت وقتي مي رفت جمعه مي رفت » ، « چه كاره حسني ؟ » و ... حتي اين كاربري نام در ميان نويسندگان و كارگردانان معاصر ، اين مهندسين فرهنگي جامعه آنچنان جا افتاده است كه براي هر شخصيت داستاني با ويژگي هاي فوق الذكر تنها گزينه مقابل خود را « حسن » مي بينند . « وقتي حسني مرد شد » و « حسني و لوبياي سحر آميز » از اين دستند .
این حسن که مدام از آن سخن می رانیم ، این نام معصومی که مدام به آن حمله می شود و می خواهند ذکر آن تداعی کننده تنبلی ، راحت طلبی ، بی نظمی و نوعی کج روی باشد ، این نام معصومی که در داستان ها قرار داده شده است بی جهت نیست ؛ که اشاره ای به خود ان معصوم است . آری اولین حسن تاریخ و بزرگ ترین ایشان .
البته نامي ديگر نيز در روايات مدرن به گوش مي رسد ، مظلوم تر از پسر ، پدر . « علي » بزرگترين مرد تاريخ كه حتي نام الهي اش جز به بزرگي بر زبان جاري نمي شود . اين روز ها به گوش مي رسد كه در شهر هاي عراق ، دزدكان خياباني را « علي بابا » مي خوانند و مي خواهند قداست زدائي كنند . بيچارگان در نام ها هم مانده اند ؛ شما را چه به دشمني بزرگان و پاك سيرتان . علي را با چپ ها چه كار ؟ اين شما ها هستيد كه خود را به كوچه چپ زده ايد و ملت به درستي ، چپ را از كوچه علي خارج كردند .
اما بدا به حال دست های پنهانی که آگاهانه به تخریب پیکره واحد ائمه معصوم (ع) و رهبری الهی می پردازند و یا نا آگاهانه از روی ضعف شناخت در سیره آن بزرگواران ، دیگران را از ایشان دور می کنند ؛ زیرا برای خداوند بسی آشکارند . آنها كه دين جدا و دنيا را جدا مي خواهند يكي بودن ولايت و خلافت علي و فرزندش را بر نمي تابند ؛ آنها كه فكر مي كنند نقطه ضعف تاريخ ائمه شيعه را هدف قرار گرفته اند در اشتباهاتشان غلتانند و فرصت تماشاي حقيقت را از دست داده اند . سكوت علي همچون خودش حق بود و صلح حسن ، زيباترين نرمش قهرمانانه تاريخ .
* موسوی گرمارودی ، سید مصطفی ؛ شعر کودک از آغاز تا امروز ؛ سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی – تهران 1382 صص 34 و 35