شبهه 5 : چرا مذل المؤمنین ؟
جمعه 16 مهر 1395 11:19 PM
چرا مذل المؤمنین ؟
در پاره ای از روایات می خوانیم بعضی از یاران امام حسن مجتبی (ع) ایشان را با الفاظی چون « خوارکننده مؤمنان » و یا « سیاه کننده روی مؤمنان » خطاب می کردند . در این جریان چند نکته قابل توجه است :
1 – این روایات اوضاع اسف بار زمان حضرت را نشان می دهد که حتی یاران نزدیک ایشان نیز از بینش سیاسی پائینی برخوردار بودند و با وجود مشاهده اتفاقات پیرامونشان قادر به تجزیه و تحلیل آن نبودند .
2 – پذیرش صلح انتخاب بد از بدتر بود و در این موضوع شکی نیست . پس به طور یقین مقصری وجود داشته که باعث به وجود آمدن شرایطی شده تا دست به چنین انتخابی زده شود .حال ، یاران امام برای آرام کردن روح مبارزگر خود به دنبال خطاکارند . عقل به آنها اجازه نمی دهد حتی لحظه ای فکر کنند که یک لشگر مسلمان خطا کرده اند ولی رهبری که هدایتشان را بر عهده داشت مصون بدانند . این عمل نمایانگر ساده انگاری شان بود ؛ زیرا همه را همچون خود پایبند به بیعتشان با رهبری می دانستند . همین امر باعث شد پیکان انتقادات در مرحله اول به سمت امام روانه شود .
3 – یکپارچه به نظر آمدن آراء مردم با توجه به عملکردشان، نشان دهنده تفاوتی عمیق در ظاهر و باطن آنها بود ؛ زیرا همگی برای مبارزه با معاویه اعلام آمادگی کرده بودند که راهی میدان نبرد شدند ؛ ولی با گذشت زمان مشخص شد که عده ای دست در دستان معاویه داشتند ، عده ای دیگر پی غنیمت ، عده ای به دنبال رؤسا و بزرگان خود و عده ای دیگر در جستجوی هدف هایی دیگر . چنین بود که در آن زمان مردم را مبرا دانسته و طوق گناه را بر گردن پیشوای خود می انداختند .
4 – آری ، چهره مؤمنان سیاه شد که رو سیاهشان می خواندند ؛ اما نه به واسطه حسن که به وسیله خودشان ؛ به وسیله نافرمانی شان ؛ به وسیله بزرگانی که برای خود انتخاب و از آنها تبعیت می کردند ؛ آری ؛ خواسته های نفسانی و راحت طلبی شان آنها را خوار و ذلیل کرد .