پاسخ به:اشعار عید غدیر
سه شنبه 30 شهریور 1395 8:27 AM
یک دمی دل می بری و ابروان خم می کنی
یک دمی دلهایمان دور از نجف غم می کنی
من نفهمیدم که با من مثل شیری در شکار
یا که با سهراب خود هم مثل رستم می کنی
در نمازم می کنم شک باز می پرسم ز خود
سجده ات را رو به سمت رب عالم میکنی؟
بر زمین پایی زدی پیغمبری هم جمع شد
باشد از تو مصطفی را هم تو خاتم می کنی
«گوشه ای از چشم فرزندت کفایت می کند
گر بخواهی اصفهان (عالمی) را هم تو حاتم می کنی
شاعر : علیرضا اسحاقیان