پاسخ به:اشعار شهادت امام محمد باقر (ع)
جمعه 19 شهریور 1395 10:41 AM
از سوز زهر پیکرم آتش گرفت و سوخت
یارب ز پای تا سرم آتش گرفت و سوخت
مسمومم و زبانه کشد شعله از تنم
از این شراره بسترم آتش گرفت و سوخت
من یادگار کرب و بلایم که روز و شب
با روضه هاش خاطرم آتش گرفت و سوخت
مي سوخت بين تب تن بابا به خيمه ها
صد بار قلب مضطرم آتش گرفت و سوخت
هنگامه ی غروب که غارت شروع شد
هر کس که بود در حرم آتش گرفت و سوخت
یک زن نمانده بود که شعله به تن نداشت
چادر نماز مادرم آتش گرفت و سوخت
معجر دگر به روی سر دختری نماند
دیدم که موی خواهرم آتش گرفت و سوخت
خنده دگر ندید کسی بر لب رباب
تا جای خواب اصغرم آتش گرفت و سوخت
در کوفه تا كه راس حسين شهيد را
دیدم به نیزه ، حنجرم آتش گرفت و سوخت
آتش به جان آل پيمبر شد آشنا...
از آن زمان که مادرم آتش گرفت و سوخت...
شاعر : رضا رسول زاده